معرفی مهارت حل مسئله

معرفی مهارت حل مسئله _ مهارت حل مسئله و تکنیک های حل مسئله از جمله عبارت های جذابی هستند که بسیاری از ما علاقه‌ داریم در موردشان بدانیم و بیاموزیم.
شاید چون چنین به نظر می‌رسد که حل مسئله (problem solving) از جمله مهارت هایی است که به هر حال، بهبود آن می‌تواند بر کیفیت زندگی و کسب و کار ما تأثیر مثبت بگذارد.

اما جالب این‌جاست که به‌رغمِ محبوبیت بحث حل مسئله و تکنیک های آن، احتمالاً هنوز برای بسیاری از ما دقیقاً مشخص نیست که مفهومِ چنین مهارتی چیست و چه حوزه‌هایی را در بر می‌گیرد و نهایتاً چگونه می‌تواند به ما برای تصمیم گیری بهتر کمک کند و بر کیفیت تصمیم های ما تأثیر بگذارد.

با این مقدمه، بحث مهارت حل مسئله و تکنیکهای آن که زیرمجموعه‌ی درسِ تصمیم گیری محسوب می‌شود، در قالب یک مطلب جداگانه ارائه کرده‌ایم تا به این وسیله، بر اهمیت این مهارت تأکید بیشتری شده باشد.


تفاوت مهارت حل مسئله با مهارت تصمیم گیری

گاهی اوقات، مهارت حل مسئله (Problem Solving) را با مهارت تصمیم گیری (Decision Making) مترادف و هم‌معنی فرض می‌کنند.
البته از آنجا که نام‌گذاری‌ها قراردادی هستند، نمی‌توانیم بگوییم این کار قطعاً درست یا قطعاً نادرست است.

با این حال، وقتی این دو عنوان را از یکدیگر تفکیک می‌کنیم، باید مشخص کنیم که چه تفاوتی بین آنها قائل هستیم.
ما هم، مانند بسیاری از مراکز آموزش توسعه مهارت های فردی در جهان، ترجیح می‌دهیم مهارت حل مسئله و مهارت تصمیم گیری را به عنوان دو مهارت متفاوت (البته با مرزهای مشترک متعدد) مورد توجه قرار دهیم.

ما مهارت حل مسئله را بزرگتر و فراگیرتر از مهارت تصمیم گیری در نظر می‌گیریم.
به عبارتی، با شما قرار می‌گذاریم که تصمیم گیری را به انتخاب بهترین گزینه از میان گزینه‌های پیش رو هم‌معنا بدانیم.

بنابراین، وقتی موارد دیگری از جمله جستجوی مسئله، تشخیص مسئله و خلق و تشخیص راه کارها را زیر عنوان مهارت حل مسئله بررسی می‌کنیم. طبیعی است که در ادامه‌ی این مسیر، باید مهارت تصمیم گیری به کمک ما بیاید تا خطاهای شناختی خود را مدیریت کرده و بهترین گزینه را انتخاب کنیم.

در اینجا، پاره‌ای توضیحات در مورد مهارت حل مسئله ارائه می‌شود و شما می‌توانید بر اساس آن، در مورد اهمیت و اولویت این مهارت در سبد مهارتهای خود قضاوت کنید و پس از مقایسه با سایر مهارتهای کلیدی،‌ تصمیم بگیرید که آیا قصد دارید در کوتاه مدت، به این مهارت بپردازید یا اولویت‌های مهم‌تری در زندگی شخصی و شغلی شما وجود دارد.


پرسشنامه سنجش مهارت حل مسئله

در ادامه معرفی مهارت حل مسئله، تعدادی پرسش در قالب یک چک لیست مطرح کردیم که می‌توانند به ما در ارزیابی اولیه‌ی خودمان در مهارت حل مسئله کمک کنند.
بررسی و مرور آن پرسشنامه می‌تواند نقطه شروع خوبی برای بحث مهارت حل مسئله باشد:


شرح مختصر مهارت حل مسئله

مهارت حل مسئله به عنوان برخورد فعالانه در جستجو و تشخیص مسئله‌ها، مشکلات و فرصت‌ها، استفاده از منطق و مهارت قضاوت در جمع آوری و تحلیل اطلاعات و جستجو و خلق راهکارها، مقایسه‌ی راهکارهای مختلف و انتخاب بهترین شیوه برای مواجهه با یک مسئله تعریف می‌شود.

در چه شرایطی، مهارت حل مسئله برای من اهمیت پیدا می‌کند؟

• در صورتی که تمایل دارید برای بهبود مهارت تصمیم گیری خود وقت و انرژی صرف کنید.
• در صورتی که قصد دارید وارد دنیای کارآفرینی شوید و به ایجاد یک کسب و کار جدید فکر می‌کنید. چون هر کسب و کاری، به وسیله‌ی راهکاری که برای یک مسئله مطرح می‌کند تعریف می‌شود.
• در صورتی که قصد دارید مهارت مدیریت تعارض خود را تقویت کنید.
• در صورتی که قصد دارید در سمت مشاور (مشاور مدیریت، مشاور کسب و کار، مشاور خانواده یا هر نوع دیگری از مشاوره) فعالیت کنید.
• در صورتی که در زندگی شخصی یا محیط کار خود، شکستی را تجربه کرده‌اید و اکنون می‌خواهید آن را تحلیل کرده و از تکرار آن جلوگیری کنید (به عنوان زیرمجموعه‌ای از مهارت بازیابی پس از شکست)


بر چه اساس می‌توانم در مورد وضعیت فعلی خودم از لحاظ مهارت حل مسئله قضاوت کنم؟

اما می‌تواند به شما کمک کند تا قضاوت بهتری در مورد وضعیت فعلی خود و میزان اولویت مهارت حل مسئله در سبد مهارتهایتان داشته باشید:

• آیا پیش می‌آید که برخی مشکلات اطرافم را (در خانه یا محیط کار) پیش از دیگران متوجه شوم؟ یا معمولاً بعد از اینکه دیگران متوجه شدند و با من صحبت کردند، به وجود یک مشکل پی می‌برم؟
• آیا می‌توانم راهکاری را که در محیطی متفاوت مورد استفاده قرار گرفته در شرایط خودم مورد استفاده قرار دهم؟ آیا تا به حال پیش آمده که از راهکاری که مثلاً در یک فروشگاه استفاده می‌شود، برای تغییر روش کار در خانه یا محیط کار، الهام بگیرم؟
• آیا زیاد پیش می‌آید که روش متعارف کارها را زیر سوال ببرم و روش بهتری برای انجام همان کارها پیشنهاد کنم؟
• آیا می‌توانم ادعا کنم که معمولاً جزو علاقمندان به تغییر و تحول هستم؟ چون کسانی که به تغییر و تحول چندان علاقه ندارند، معمولاً‌ به همزیستی مسالمت‌آمیز با مشکلات (و نه حل آنها) فکر می‌کنند.
• آیا می‌توانم گاهی اوقات با تغییر جزئی در شرایط موجود، تغییرات جدی در خروجی‌ فعالیت‌ها ایجاد کنم؟
• آیا می‌توانم برای یک مشکل، چند راهکار مختلف پیشنهاد کنم؟ در حدی که همه‌ی آنها معقول و قابل قبول به نظر برسند؟
• آیا می‌توانم یک فیلم، یک اتفاق، یک خبر، یک داستان را از زاویه‌ای متفاوت با دیگران نگاه کنم؟ یا آن را به شکلی متفاوت از دیگران (و حتی غیرمنتظره برای دیگران) تحلیل کنم؟
• آیا حوصله دارم به مسائل و مشکلات فکر کنم؟ یا برای همه‌ی آنها چند پاسخ از قبل آماده دارم؟ (آیا من هم وقتی از ریختن زباله در خیابان‌ها حرف می‌زنند، با گفتن اینکه مسئله، یک مسئله‌ی فرهنگی است از کنار آن عبور می‌کنم؟)
• آیا می‌توانم در کنار مسائل فوری، به مشکلات زیربنایی‌تر هم فکر کنم؟ آیا می‌توانم افق زمانی و حوزه‌ی اثر گسترده‌تری را در هر مسئله در نظر بگیرم؟


مهارت حل مسئله در چه سطوحی قابل تعریف است؟

• سطح پایه: می‌توانم مشکلات خودم را تشخیص دهم. شاید نتوانم آنها را حل کنم. اما حداقل می‌دانم چه مشکلاتی دارم و می‌توانم در میان اطرافیان یا دوستان و آشنایان و متخصصان و کارشناسان، فرد یا افرادی که می‌توانند به حل مشکلاتم کمک کنند را تشخیص دهم.

• سطح میانی: نه تنها در تشخیص مشکلاتم توانمند هستم. بلکه معمولاً می‌توانم راهکار مناسب برای آنها را نیز انتخاب و اجرا کنم. اگر هم به دیگران مراجعه می‌کنم، صرفاً برای بهبود کیفیت تحلیل و تصمیم‌گیری است. اما در نهایت خودم از قدرت ریشه یابی و تحلیل و انتخاب راه‌حل بهره‌مند هستم.

• سطح پیشرفته: می‌توانم به دیگران در تشخیص مشکلاتشان کمک کنم. گاهی اوقات که انسان‌ها در محیط کار یا خانه، در میانه‌ی مشکلات هستند و به همین علت، به سادگی نمی‌توانند وجود این مشکلات را تشخیص داده یا آنها را ریشه یابی کنند، می‌توانم نقش یک نگاه بی‌طرف با سوگیری کمتر، برای کمک به آنها تبدیل شوم.

• سطح خبره: می‌توانم به دیگران کمک کنم تا مهارت حل مسئله‌ی خود را بهبود دهند. به عبارتی بتوانند در زمینه تشخیص مسائل و جستجوی راهکارها و اقدام برای رفع آنها، به سمت استقلال از دیگران گام بردارند و اگر هم دیگران را به کار می‌گیرند، مسئولیت نهایی راهکار انتخاب شده را آگاهانه بر عهده بگیرند.


مسئله چیست؟

پیش از این‌که به سراغ روش های حل مسئله برویم، منطقی است ببینیم تعریف مسئله چیست و به چیزهایی مسئله می‌گویند.

• بودجه‌ی امسال واحد ما، کمتر از سال گذشته است. چه باید بکنیم؟
• کارکنان شرکت از رفتار ما ناراضی هستند. چگونه با آنها برخورد کنیم تا رضایت‌شان تأمین شود؟
• کدام رشته‌ی دانشگاهی برای من مناسب‌تر است؟
• آیا در کارشناسی ارشد، همین رشته‌‌ی کارشناسی را ادامه دهم، یا در رشته‌ی دیگری درس بخوانم؟
• آیا بازاریابی دیجیتال می‌تواند برای کسب و کار ما مفید باشد؟

موارد بالا، تنها نمونه‌هایی از مسئله‌های رایج در زندگی و کسب و کار هستند.
با وجودی که همه‌ی ما هر روز و هر لحظه درگیر مسئله‌های مختلف هستیم، شاید تا به حال به این نکته فکر نکرده باشیم که مسئله را چگونه می‌توان تعریف کرد؟!

یان رابرتسون در کتاب حل مسئله خود مسئله را چنین تعریف می‌کند:

تعریف مسئله

وقتی وضعیت فعلی (Current State) خود را می‌شناسید و نیز می‌دانید که وضعیت مطلوب و هدف شما (Goal State) چیست؛ اما نمی‌دانید که با طی کردن چه مسیری می‌توانید از وضعیت فعلی به وضعیت مطلوب برسید، عملاً با یک مسئله مواجه هستید.

مزیت این نوع تعریف مسئله این است که دیگر چیزی شبیه ۲+۵ در شمار مسئله‌ها قرار نخواهد گرفت. حتی بسیاری از چیزهایی که در حالت عادی در ریاضی به عنوان مسئله می‌دانیم و می‌شناسیم،‌ از حوزه‌ی مهارت حل مسئله خارج می‌شود. چون در بسیاری از این تمرین‌ها، نقطه‌ی آغاز و مسیر را می‌دانیم و صرفاً می‌کوشیم پاسخ را محاسبه و استخراج کنیم.


چند مثال برای مسئله

هر یک از موارد زیر را می‌توان یک مسئله محسوب کرد:

• در حال حاضر انگیزه‌ی همکاران در شرکت بسیار کم است. می‌خواهیم انگیزه‌ی آنها افزایش پیدا کند.
• ما تاکنون توانسته‌ایم سهم بازار قابل توجهی در جنوب کشور کسب کنیم. اکنون می‌خواهیم حوزه‌ی فعالیت خود را به کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس نیز گسترش دهیم.
• ترافیک وب‌سایت من کم است (حدود ۱۰۰ نفر در روز). می‌خواهم طی سه ماه آینده بازدیدها را ده برابر کنم.

البته در آینده خواهیم آموخت که همه‌ی مسئله‌ها از یک جنس نیستند.
بعضی از آنها دقیق‌تر تعریف شده‌اند و برخی مبهم‌تر هستند؛ بسیاری از مسئله‌ها هم صرفاً به این علت حل نمی‌شوند که صورت آنها به درستی تعریف نشده است.

اما به هر حال این نکته را به خاطر داشته باشیم که در صورت یک مسئله، ما مبداء و مقصد را به صورت دقیق (یا تقریبی) می‌دانیم و حل مسئله به معنای جستجوی مسیر مناسب است.
اگر هنوز وضعیت فعلی یا وضعیت مطلوب را نمی‌دانیم، در مرحله‌ی تشخیص مسئله یا تعریف مسئله هستیم و هنوز به حل مسئله نرسیده‌ایم.

مهارت حل مسئله به چه موضوعاتی خواهد پرداخت؟

برخی از موضوعاتی که در حل مسئله مورد بحث قرار خواهند گرفت به شرح زیر هستند:

• مسئله‌ها چگونه طبقه بندی می‌شوند؟
• جایگاه مهارت حل مسئله در رابطه با مهارت تصمیم گیری چیست و چگونه است؟
• چگونه می‌توانیم بگوییم یک مسئله به خوبی تعریف شده است؟
• چه چیزهایی مسئله‌ی ماست و چه چیزهایی مسئله‌ی ما نیست؟
• جایگاه خلاقیت در حل مسئله کجاست؟
• فرایند و روش حل مسئله
• رایج‌ترین تکنیکها و فنون حل مسئله چه هستند؟
• از کجا بفهمیم که دو مسئله واقعاً شبیه هستند؟ در چه مواردی می‌توانیم از تجربه‌ مسئله‌های قبلی در مواجهه با مسئله‌های جدید استفاده کنیم؟ این کار در چه شرایطی می‌تواند خطا ایجاد کند؟


انواع مدل های مهارت حل مسئله:

اگر در گوگل مراحل حل مسئله را جستجو کنید، با چند روش و چند گام زیر مواجه می شوید:

1. مدلD 8 حل مسئله شامل:

1. برنامه ریزی و تشکیل تیم حل مسئله
2. توصیف مسئله
3. پیاده سازی یک راه حل موقت
4. شناسایی و برطرف کردن علت ریشه ای مسئله
5. بررسی راه حل و قطعی کردن آن
6. پیاده سازی راه حل قطعی
7. جلوگیری از وقوع مجدد مشکل
8. جشن گرفتن موفقیت تیم

مدل D8 که در کنار مدل هایی مثل DMAIC ،A3 و PDCA از شاخص ترین مدل ها برای حل مسائل پیچیده سازمانی است، مدلی بلند و حوصله بر است و من استفاده از آن را برای حل مسائل افراد توضیه نمی کنم. به دلیل عدم توصیه چنین مدل هایی، اطاله کلام نمی کنم و مراحل روش DMAIC ، A3 را ذکر نمی کنم؛ اما با روش PDCA که برای حل مسائل افراد هم روشی بسیار پرکاربرد است، در ادامه توضیحاتی ارائه شده است.

2.مدل 9 مرحله حل مسئله شامل:

1. تشخیص مسئله
2. موانع حل مسئله
3. راه حل یابی
4. طبقه بندی بهترین راه حل
5. تدوین برنامه عملیاتی
6. ارزیابی برنامه
7. پیش بینی و پیدا کرده راهکار برای موانع احتمالی اجرا
8. اجرای راه حل
9. سنجش موفقیت راه حل

3.مدل 7 مرحله ای حل مسئله شامل:

1. پذیرش موقعیت
2. تعریف مسئله
3. بارش فکری راه حل‌ها
4. تصمیم گیری
5. طرح ریزی برای اجرای بهترین راه حل
6. اجرای راه حل انتخاب شده
7. ارزیابی نتایج اجرای راه حل

4.مدل 6 مرحله ای حل مسئله شامل:

1. شناخت درست از مسئله و تعریف آن
2. یافتن علت اصلی و ساختار مسئله
3. تولید روش‌های جایگزین
4. انتخاب یک راه حل
5. اجرای راه حل
6. ارزیابی نتیجه

5.مدل چهار گام حل مسئله جرج پولیا (مناسب برای آموزش مهارت حل مسئله به دانش آموزان):
1. فهم مسئله
2. انتخاب روش
3. اجرای روش
4. بازگشت به عقب و مقایسه جواب با صورت مسئله

6. روش حل مسئله ENV

مدل های 2 تا 6 برخلاف مدل شماره یک که برای حل مسائل سازمانها بود، برای افراد توصیه شده اند ولی هر کدام از این مدلها یا مراحل حل مسئله را بیش از حد طولانی بیان کرده اند که این موضوع باعث می شود، افراد اصلاً سراغ این مدل ها نروند (مثل مدل 9 و 7 مرحله ای)
یا اینکه برخی از این مدل ها کامل نیستند (مثل همه مدلهای 9 ، 7 ، 6 و 4 مرحله ای که برای حل ریشه ای مسئله، یک مرحله کم دارند)
پس اجازه دهید من یک مدل پیشنهاد بدهم:

بهترین و کاملترین مدل مراحل (چهار + یک گام) مهارت حل مسئله:

چرخه ای هست به نام PDCA که پروفسور ادواردز دمینگ آن را بنا کرده است. این چرخه در حال حاضر پایه و اساس اکثریت قریب به اتفاق ایزوها و استانداردهای دنیا و مضمون بهبود مستمر یا همون هر روز بهتر از دیروز خودمان است.

قاعده PDCA می گوید:

• برای انجام هر کاری اول Plan یا برنامه ریزی کن.
• بعد بیا برنامه ات رو Do یا اجرا کن.
• آن چیزی که اجرا کردی را Check یا بررسی کن
• و در نتیجه ی بررسی هایی که کردی، ببین چطور می توانی با در نظر گرفتن اقدامات اصلاحی و پیشگیرانه بعدی، آن اقدام یا Act را برای دفعات آینده، بهتر از قبل انجام دهی.


منابع مورد استفاده در تدوین درس مهارت و تکنیکهای حل مسئله

منبع: متمم

دیدگاه شما