معرفی فیلم The Circle

معرفی فیلم The Circle (دایره/سیرکل) ساخته جیمز پونسالت که اما واتسون و تام هنکس را در نقش‌های اصلی‌اش می‌بیند و درباره خطرات دنیای تکنولوژی است.

در واقع، The Circle نام یک شرکت و در حقیقت، یکی از غول‌های تکنولوژی در سیلیکون‌ولی است. این بار هرمیون (اما واتسون) به جای این که در دستانش چوب جادوگری باشد و در دنیای هری‌پاتر زندگی کند، توسط یک شرکت فن‌آوری بزرگ در سیلیکون‌ولی استخدام شده و پشت کامپیوترش نشسته تا با قدرت هوش و ذکاوتش در دنیای تکنولوژی و امنیت سایبری جادو کند.

بیلی با بازی تام هنکس ریاست این شرکت را بر عهده دارد. شرکتی که شعار تبلیغاتی‌اش «اسرار و رازها دروغ هستند» است. بیلی می‌خواهد تمام کشور را به دوربین‌های مداربسته مجهز کند. او معتقد است که این کار برای کشور امنیت را به ارمغان خواهد آورد، اما به عواقب منفی آن فکر نکرده است. واتسون و همکارانش کم‌کم به ابعاد تاریک و سیاه این موضوع پی‌می‌برند.

کارگردانی فیلم بر عهده جیمز پونسالت است که فیلم‌های بسیار خوبی چون The Spectacular Now را در کارنامه کاری‌اش دارد. فیلمنامه این اثر را که اقتباسی از رمان «دیوید اگرز» است، پونسالت به کمک اگرز نوشته‌اند. اگرز یکی از نویسنده‌های موفق هم در عرصه رمان‌نویسی و هم در عرصه فیلمنامه‌نویسی به‌شمار می‌آید. کارن گیلیان، جان بویه‌گا، الار کولتران و پتون اسوالت دیگر بازیگران این فیلم هستند. دنی الفمن بزرگ موسیقی The Circle را ساخته و متیو لباتیک (فیلمبردار نامزد اسکار) وظیفه فیلمبرداری آن را بر عهده داشته است.
این داستان فیلم است که نام دارد.

نقد و بررسی فیلم

از گذشته، انتقال مفاهیم به کمک نمادهای سمعی بصری وجود داشته است. این روند در طی سالیان اخیر که صنعت فیلم و سینما رواج بیشتری یافته، بیش از پیش مطرح و متداول شده، چرا که فیلم و سینما از یک سو بازتاب شرایط اجتماعی بوده و گاه گاه به آن منتقدند و از سویی دیگر آرمان شهر و وضعیت مطلوب را نمایان می کنند.

در نتیجه در نقد یک اثر سینمایی، علاوه بر نقد فنی (خصوصیات فنی و تکنیکی فیلم مثل صداگذاری ، فیلم برداری و …)، و نقد ساختاری (ویژگی های ساختاری فیلم همچون کارگردانی ، فیلمنامه و …)، نقد محتوایی آن نیز مطرح می شود.

نقد و بررسی محتوایی، درون مایه یک فیلم از نظر مسایل اجتماعی، مسایل سیاسی، باورهای مذهبی و … را بررسی می کند که نقد جامعه شناسی نیز از مهم ترین بخش های آن است. در نقد جامعه شناسی، رابطه میان مسائل اجتماعی و اثر هنری مطرح می گردد؛ چرا که هنر را هم مانند سایر پدیده های اجتماعی دانسته و متأثر از نظام اجتماعی سیاسی می بیند.

در این مطلب، تلاش داریم، تا با استفاده از نقد فیلم « دایره »؛ اهمیت وجود یک داستان قوی برای ارائه داده ها را بازگو کنیم، و در ادامه فیلم را از منظر جامعه شناسی نقد کنیم. اما در ابتدا توضیحی کوتاه درباره عوامل ساختاری فیلم ارائه می نماییم:

نقد و بررسی فیلم The Circle

The Circle ، فیلم آقای پانسولت در بخش فیلمنامه، شامل سخنرانی های طولانی و خسته کننده ای درباره تکنولوژی و اغراق در زمینه وابستگی به آن و همچنین خدمات شرکت های اینترنتی داشته که نمونه بهتر آن را می توان در سخنرانی غول های اینترنتی جستجو نمود!

The Circle بیشتر از اینکه، نیاز به چنین مونولوگ ها و پیام های مستقیمی داشته باشد، نیازمند روایت یک داستان مشخص برای قهرمان اصلی داشت تا بتواند هشدار هایش را در لایه های زیرین فیلمنامه قرار دهد. اما بطور عجیبی، هیچ داستانِ مشخصی در فیلم به چشم نمی خورد.

The Circle مجموعه ای از مشکلات ریز و درشت را به خود می بیند که باعث شده اثر ابداً نتواند پیام خودش را منتقل نماید. فیلم برخلاف دیگر آثار اینترنت محور که دولت را هیولای غیرقابل مهار و مخل امنیت معرفی می نماید، بر تصمیم شهروندان و ارتباط آنان با شرکت های بزرگ اینترنتی تمرکز دارد و نوک پیکان را به سوی آنان نشانه رفته است با این توضیح که هیچ داستانی برای روایت یک داستان جذاب در این بستر مهیا نکرده و تنها به ارائه پیامهای اخلاقی و گاهاً فلسفی درباره آزادی روی آورده است.

The Circle بطور واضح به شرکت های بزرگ اینترنتی و تسلط آنان بر جمعیت دنیا اشاره دارد. شرکت Circle در فیلم را، می توان تلفیقی از گوگل و اپل در دنیای واقعی برشمرد که مدیران آنان همواره با لبخند و صمیمیت خاص، بصورت عمومی در کنفرانس ها و همایش ها ظاهر می شوند و دنیا را به تماشای جدیدترین محصولاتشان دعوت می نمایند. در فیلم جدید آقای پونسالت، اما این افراد غول های خطرناکی معرفی شده اند که در پشت چهره خندانشان اهدافی شوم پنهان شده و قرار است آن اهداف را در پسِ خدمات هیجان انگیز به مشتریان، عملی نمایند.

The Circle عملا حرف‌های زیادی برای گفتن دارد که بعضی تازگی دارند و بعضی تکراری و حوصله سربر هستند، اما در ارائه محتوای پیام هیچ‌یک از این دو موفق عمل نمی‌‌کند!

می (با بازی اما واتسون) دختر جوانی‌ است که در یک شرکت ساده کار امور تلفنی مشتریان را برعهده ‌دارد. او زندگی یکنواخت و کسل‌کننده‌ای دارد، تا این‌که دوست او یک مصاحبه شغلی برای وی تدارک می‌بیند.

شرکت سیرکل مکانی است رویایی که هرکسی آرزوی کار کردن در آن را دارد. می‌ در آزمون استخدامی قبول می‌شود و در شرکت کار می‌کند. کم‌کم متوجه می‌شود که فناوری‌ها و برنامه‌های شرکت عملا دخالت در امور شهروندان است. رئیس شرکت (با بازی بسیار خوب تام هنکس) از دوربینی کوچک و نسبتا نامرئی پرده‌برداری می‌کند که قرار است در سرتاسر دنیا بی‌اجازه یا با اجازه نصب شود تا همه‌چیز ضبط و دیده شود. به قول او دانستن خوب است ولی دانستن همه‌چیز بهتر است.

نقد و بررسی محتوایی فیلم The Circle

فروش 20میلیون دلاری در برابر بودجه 15میلیون دلاری با وجود حداقل دو ستاره در فیلم (اما واتسون و تام هنکس) عملا شکست بزرگی در گیشه برای چنین اثری محسوب می‌شود. این عدم موفقیت فیلم چه در گیشه و چه در بین منتقدان به چند عامل برمی‌گردد.

یکی شعارزدگی فیلم در بعضی سکانس‌هاست؛ هیچ مخاطبی این لحن موعظه را ولو این‌که حق با گوینده باشد نمی‌‌پذیرد. بازی اما واتسون که از خوش‌اقبال‌‌ترین بازیگران مجموعه هری پاتر بوده گاهی آنقدر بد و مصنوعی جلوه می‌کند که فکر می‌کنید عمدا دارد این‌گونه بازی می‌کند. (مثل بازی‌های تصنعی فیلم بی‌نظیر «خرچنگ» که عمدا شکل گرفت).

نقش‌های فرعی جملگی همین مشکل را دارند بجز تام هنکس که با بازی خوب‌اش کاراکتری بسیار باورپذیر را پدید آورده که گاهی دلتان می‌خواهد کاش مدت زمان بیشتری از فیلم راجع به او بود. موسیقی ضعیف فیلم و تدوین عجیب‌و‌غریب آن که حتی گاهی باعث سردرگمی مخاطب می‌شود از دیگر عوامل ضعف این اثر به‌شمار می‌رود.

داستان سیرکل همان‌گونه که گفته شد اقتباسی است اما برعکس منبع اصلی آن نتوانسته در بعضی صحنه‌های حساس مثل کتاب ظاهر شود. شاید بیراه نباشد بگوییم دیدن فیلم برای افرادی که در امور CRM و مشتری‌مداری نیز فعال هستند خالی از لطف نیست.

دیالوگ‌های تام هنکس و می‌ در اواخر فیلم پر از شعارهای سمینارهای مشتری‌مداری و نیروهای انسانی شرکت‌ها و استارت‌آپ‌های قارچ‌گونه امروزی‌ است.دیالوگ‌هایی که هوشمندانه نوشته نشده و شعاری بودن آن‌ها توی ذوق می‌زند.

داستانک‌ها و رابطه‌های درون پیرنگ اصلی قصه فیلم شیمی خوبی ندارند و به‌هیچ‌وجه مخاطب را درگیر خود نمی‌کنند. در این بین مسئله خودخواهی انسان نیز به‌خوبی در فیلم گنجانده شده است. قهرمان داستان با این‌که در اواسط فیلم از مضرات این تکنولوژی آگاه می‌شود، اما به‌خاطر نجات جان خودش توسط همین سیستم، کاملا موضعش تغییر می‌کند و سپس باز با افتادن اتفاقی غم‌انگیز برای خودش نظراتش برمی‌گردد. این تغییرات شخصیتی کاراکتر «می» اگر با بازی بهتری همراه بود به بار روانشناسانه و درام فیلم کمک دوچندانی می‌کرد.

نقد و بررسی جامعه شناسی فیلم The Circle

جدا از این انتقادات به فیلم باید اذعان داشت که کارگردان توانسته بعضی از شعارها و پیام‌هایش را به‌خوبی به نمایش بگذارد. مثلا کامنت‌های مردم که در نیمه آخر فیلم مثل لکه‌های ننگ گوناگون روی فیلم نقش می‌بندند حس خوفناکی را به مخاطب از این حجم مبادله اطلاعات در شبکه‌های اجتماعی ارائه می‌کند. نکته مثبت فیلم The Circle نیز در همین مسئله نهفته است.

این فیلم برای اولین‌بار سراغ آینده و خطرات شبکه‌های اجتماعی مردم‌محور رفته و بیشتر تقصیر را به گردن ما مردم می‌اندازد. امری که شاید مخاطب خوشش نیاید ولی یک حقیقت محض است. مسئله کامنت‌ها و نظرات مردم زیر پست‌ها و نوشته‌های دیگران فقط مربوط به کشورمان نمی‌‌شود و در همه جای دنیا یک معضل به شمار می‌رود.
نفرت پراکنی بی‌جا از سوی مردم در شبکه‌های اجتماعی آن‌قدر بالا گرفته که در زبان انگلیسی فعلی مثل ترول کردن برای آن در نظر گرفته‌اند.

مایکروسافت چندی پیش با ایجاد یک هوش مصنوعی اکانت روباتی در توییتر ساخت که با آنالیز کردن رفتار مردم در این فضای مجازی رفتار و کردار پیدا کرده بود. بعد از گذشت فقط 12ساعت این روبات از بستر اینترنت جمع شد، چرا که بسیار بددهن و ‌نژادپرست و پر از باورهای ضدجنسیتی بود. این سه خصلت را از همین یوزرها و کاربران شبکه اجتماعی کسب کرده بود و لاغیر.

این مسائل تلخ نشان‌دهنده رفتار نادرست ما در این بستر مجازی است که به‌خوبی در فیلم The Circle نشان داده می‌شود. انتقاد در این موضوع تا آن‌جا پیش می‌رود که منجر به فروپاشی خانواده و رابطه می‌با دوستانش و پدر و مادرش می‌شود. مردمی که نمی‌‌دانند هجوم کامنت‌هایشان بر یک ویدئو یا یک پست چه بلاهایی در پس زمینه به بار می‌آورد، این‌بار در قالب یک اثر سینمایی شاهد این ماجرای تلخ و ناگوار هستند.

شرکت سیرکل به‌طور واضح به شرکت‌های بزرگ اینترنتی و تسلط آنان بر جمعیت دنیا اشاره دارد و در حقیقت ملغمه‌ای‌ است از سه غول بزرگ این بازار یعنی گوگل و اپل و مایکروسافت که با سمینارهای معرفی محصولات خود هرباره تکنولوژی جدیدی به بازار عرضه می‌کنند، و تشنگی مردم را در استفاده آزادانه‌تر و بیشتر از اینترنت بیشتر می‌کنند.

این حرف‌ها در یک فیلم هالیوودی که خود مهد این‌گونه خدمات است پیام جدید و شجاعانه‌ای است. رابطه تنگاتنگ این شرکت‌ها و هالیوود، همیشه منجر به تعریف و تمجید و نشان‌دادن بُعد مثبت این جریان شده و کمتر پیش آمده تا بدین صورت واضح و عریان، اثری انگشت اتهام به سوی آن‌ها دراز کند.

نقد و بررسی فنی فیلم The Circle

طراحی‌صحنه و لباس فیلم از دیگر نکات معدود مثبت فیلم به‌حساب می‌آید که با محیط مدرن و تکنولوژی‌وار فیلم سازگاری دارد. لباس‌های تام هنکس مخصوصا شبیه لباس‌های استیو جابز به تنش شده تا یادآور کنفرانس‌های تاریخی او باشد.

فیلمبرداری بی‌نظیر متیو لیباتیک نیز که می‌داند در هر سکانس باید دوربین را کجا قرار دهد نیز از شدت ضعف فیلم می‌کاهد. برای بخش‌های خبری و مصاحبه بین می ‌و رئیس کارخانه، دوربین کاملا حالت تلویزیونی به خود می‌گیرد یا در صحنه‌هایی که بیننده دیدش با دید شخصیت می ‌تا حدودی یکی می‌شود، دوربین روی دست و از زوایه شانه شخصیت به داد بهتر نشان دادن این تصور و همفکری می‌رسد. دوربین هیچ‌گاه نمای لانگ‌شات به خود نمی‌گیرد مگر در مواقعی که می‌خواهد عظمت دنیای مجازی را به بیننده نشان دهد و آن را با کره خاکی قیاس کند.

گرچه شرکت Circle هیچ‌وقت به‌درستی و تمام و کمال نشان داده نمی‌‌شود مرموز می‌ماند (درست مثل هویت آن تا پایان فیلم) اما همان قسمت‌های داخل فیلم نیز برخلاف فیلم‌های مرسوم این سبک خوفناک ساخته نشده و پیچ‌در‌پیچ است و هرچه بیشتر در این هزارتوی هزارتوی تکنولوژی می‌چرخیم تا با تاریکی بیشتری از اهداف شرکت روبه‌رو می‌شویم. مسئله‌ای که داستان پیچیده فیلم نیز از آن پیروی می‌کند و ذره‌ذره تاریک‌تر می‌شود این است که تا به نقطه اوجی دست پیدا ‌می‌کند با پایانی باز و تلخ به انتها می‌رسد اما در میانه‌های راه درجا می‌زند و سرانجام دچار گنگی است.

کلام پایانی

در نهایت The Circle اثری است که تهیه کنندگان آن بارها حق انتشار آن را به دیگری واگذار کرده اند و نکته جالب آنکه در نهایت حاضر شده اند تا آن را با ضرری چند میلیون دلاری واگذار نمایند تا از شر اکران احتمالاً پردردسر و نفروش آن خلاص شوند.

با اکران فیلم هم، مشخصا، می توان نگرانی تهیه کنندگان را درک کرد. چراکه فیلم نه داستان پُر کششی دارد، و نه شخصیت های جذاب، و مهمتر از همه، بی نهایت موعظه گر است و شبیه به پیام های تبلیغاتی می باشد. The Circle شبیه به تیتر روزنامه ای است که جزئیات ندارد!

با این همه، دیالوگی در یک سکانس از فیلم هست که می‌گوید:

رازها در حقیقت دروغ‌ها هستند. کاش مضمون این فیلم نیز دروغ باشد و هیچ کجا در هیچ آینده‌ای به واقعیت تبدیل نشود.

دیدگاه شما