مدل های بازاریابی
مدل های بازاریابی _ تاریخچه ی بازاریابی نشان می دهد که علم بازاریابی از زمان های قدیم وجود داشته است و با گذشت زمان و به وجود آمدن بازارهای رقابتی شدید، مدل های بازاریابی فراوانی متولد شده است. امروزه انواع مدل های بازاریابی به سرعت در حال تغییر و به روز شدن هستند تا بتوانند به بازاریابان برای اجرای استراتژی های متفاوت کمک کنند. برندها برای شناخته شدن بیشتر و ارائه خدماتشان احتیاج به یک استراتژی بازاریابی مشخص دارند و تدوین یک استراتژی اصولی و کاربردی نیاز به شناخت انواع مدل های بازاریابی دارد.
مدل های بازاریابی را باید شناخت و آگاه بود که در کجا و چگونه از آنها در زمان مناسب استفاده کرد. در همه عرصه ها، متخصصین آن حوزه، برای سازماندهی و نظم دهی به ساختار کسب و کار از مدل های بازاریابی کمک می گیرند. به صورت کلی، اطلاعات به صورت عمده به ساختار مدل وارد شده و طی فرایند مشخص، خروجی اطلاعات در اختیار کاربر قرار خواهد گرفت. اطلاعات خروجی، دسته بندی خواهند شد و از این رو تصمیم گیری را برای افراد راحتتر خواهند کرد.
پس می توان گفت مدل ها برای تحلیل، ارزیابی و در نهایت تصمیم گیری ناشی از اطلاعات به کار می روند.داشتن یک مدل ساده و روشن به شما یک چارچوب برای ارزیابی آنچه می خواهید انجام دهید، ارائه می دهد. همچنین مدل ها در داشتن برنامه رشد و ارزیابی عملکرد رقبا در جهت رسیدن به هدف کسب و کارها کمک می کنند.
اما انواع مدل های بازاریابی کدامند و کاربرد آنها چیست؛ موضوعی است که در ادامه این مطلب به آن پرداخته خواهد شد.
انواع مدل های بازاریابی
با شناخت مدل های بازاریابی می توانید در فرایند فروشتان موفق تر عمل کنید. در ادامه بیش از 160 نوع بازاریابی را به همراه توضیحات و مثال های مختلفی جمع آوری نمودیم تا راهگشای افزایش مشتری و فروش شما باشد.
بازاریابی بالای خط (Above the line [ATL] marketing)
در این روش از رسانه های جمعی استفاده می شود تا طیف گسترده ای از افراد به عنوان بازار مطرح شوند.
این روش برخلاف بازاریابی زیر خط که خاص و هدفمند می باشد، عمل کرده و نقطه ی قوت آن قدرت دستیابی به بازار وسیع و نقطه ی ضعف آن در اغلب اوقات روند نزولی آن می باشد.
از جمله مثالی که می توان برای این روش ارائه کرد، پیام های بازرگانی هستند که به عنوان میان برنامه در اواسط برنامه های پر مخاطب پخش می شوند.
بازاریابی مبتنی بر حساب کاربری (Account-based marketing)
این روش جایگزینی برای روش B2B بوده و مشتریانی که دارای نوع خاصی از حساب کاربری هستند، مد نظر قرار می دهد. در واقع این روش به نوعی یک روش تقسیم بندی نیز می باشد (و در فرایند بازاریابی، طبقه بندی یک امر خوب و کارآمد طلقی می شود).
به بیان ساده تر در این روش، سازمان با حساب های کاربری مصرف کنندگان خود در تعامل بوده و اغلب در سطوح سازمانی و فروش کارآمد می باشد.
به عنوان مثال هات جار یک شرکت آنالیز کننده ی وب سایت ها و نرم افزارهاست که 3 پکیج خدماتی با قیمت های مختلف ارائه می کند.
منطقی است که آن ها متناسب با نسخه ای که کاربران شان در اختیار دارند، پیام فروش کالای جدیدشان را طراحی و تنظیم کنند؛ چرا که قطعاً نحوه ی صحبت و خدمات ارائه شده توسط این شرکت برای کاربران نسخه ی پایه بسیار متفاوت از کاربران پیشرفته است.
بازاریابی اکتسابی (Acquisition marketing)
تنها هدف این تاکتیک بازاریابی، جمع آوری مصرف کننده و یا مشتریان جدید برای کسب و کار می باشد و هدف از بکارگیری این روش امکان اجرای آن به صورت خودکار است.
برای مثال، SEO یکی از نمونه های این روش بازاریابی است که تقریباً می تواند به صورت خودکار در پس زمینه به کار خود ادامه دهد.
بازاریابی همکاری در فروش (Affiliate marketing)
از دیگر عناوین این روش بازاریابی، بازاریابی وابسته و یا پورسانتی است؛ بدین ترتیب که، شخص بازاریاب در این روش در قبال دریافت هزینه، فرایند بازاریابی را برای محصول و یا خدمات شخص دیگر، یک وب سایت و یا حتی یک برند انجام می دهد. گفتنی است در این روش دستمزد دریافتی کاملاً وابسته به عملکرد شخص بازاریاب می باشد، یعنی هرچه بازاریاب به صورت موفق تر عمل کرده و مشتریان بالقوه ی بیشتری را مجاب کند، حقوق بیشتری از صاحبان مشاغل دریافت می کند.
با مراجعه به وب سایت ClickBank می توانید ده ها برنامه و تعرفه ی تعریف شده برای این روش بازاریابی را مشاهده کنید.
بازاریابی پیوسته (Affinity marketing)
این تکنیک بازاریابی با عنوان بازاریابی مشارکتی (Partnership Marketing) نیز شناخته می شود و همان طور که از عنوان این روش برمی آید، بهره مندی دو طرف از سود حاصل به صورت استراتژیک، هدف اصلی این روش است.
حضور رستوران های مک دونالد در فروشگاه های Asda مثال خوبی برای این روش است؛ این دو کسب و کار با ایجاد شراکت میان خود توانسته اند از مخاطبان مختلف بهره مند شده و سطح آگاهی از برند خود را افزایش دهند.
بازاریابی چابک (Agile marketing)
بازاریابی چابک بیش از آن که یک روش باشد، یک نگرش است. در این تکنیک؛ باز بودن، پذیرفتن و پاسخگو بودن در برابر تغییرات استراتژی های بازاریابی، مطرح است. در واقع این روش به نوعی ترویج دهنده ی انعطاف پذیری و عدم پایبندی به یک برنامه ی از پیش تعیین شده است.
احتمالاً هواداران فوتبال، لگد زدن ادن هازارد در تیم چلسی در سال 2013، به دروازبان تیم مقابل را به خاطر دارند که همین حرکت موجب تیتر “kicking out at a time wasting ball boy” در روزنامه ها شد. در همین زمان Specsavers، فرصت را غنیمت شمرد و با ارسال یک آگهی مفرح و سرگرم کننده که اشاره به این موضوع عجیب نیز داشت، دست به تبلیغات زد.
بازاریابی اتحادی (Alliance marketing)
همانند بازاریابی پیوسته و مشارکتی، بازاریابی اتحادی نیز در مورد همکاری دو کسب و کار با یکدیگر می باشد؛ با این تفاوت که در این روش، این همکاری عمیق تر است.
به طور کلی شرکت هایی که با یکدیگر همکاری می کنند، می توانند در هزینه های تبلیغات و درآمد حاصل از فروش محصول و خدماتشان نیز شریک باشند.
وجود یک کارواش در یک پارکینگ همگانی، مثال خوبی برای این تکنیک است. در واقع قرارگیری برخی کسب و کارها در کنار یکدیگر موجب سودآوری بیشتر برای صاحبین آن کسب و کارها می شود.
بازاریابی کمینی (Ambush marketing)
اغلب کسب و کارهایی که از این تکنیک بازاریابی استفاده می کنند، سعی می کنند خدمات و محصولات خود را از طریق رویدادهایی که قبلاً حامیان مالی رسمی داشته اند، معرفی کنند. همان طور که از نام این روش قابل استنباط است، کسب و کارها با بکارگیری این تاکتیک کم هزینه، در کمین رویدادهای مهم و رقابتی هستند که با شرکت در آن ها _به نسبت رقبای خود- به نحو بهتری خود را معرفی نمایند.
در سال 2011، هاینکن حامی مالی رسمی مسابقات Open تنیس ایالات متحده ی امریکا بود. اما نوشیدنی Stella که رقیب این شرکت محسوب می شد، نزدیک ترین ایستگاه مترو به محل برگذاری مسابقات را با تبلیغات خود که مرتبط با مسابقات تنیس و دارای این مضامین بودند، تزئین کرد؛ به گونه ای که همه فکر می کردند شرکت Stella حامی مالی این مسابقات می باشد.
بازاریابی مقاله ای (Article marketing)
در این روش مقالاتی با موضوعات مرتبط با کسب و کار شخص تدوین شده و به صورت استراتژیک در اینترنت به اشتراک گذاشته می شود. توجه داشته باشید که موفقیت این روش در گرو مرتبط بودن موضوعات مقالات با زمینه ی کاری شما می باشد.
این مقالات پس از تدوین، غالباً در رسانه های اجتماعی، بانک های مقاله، انجمن ها، سایت های روابط عمومی و یا ارسال مقالات توزیع می گردند و از این طریق در اختیار مصرف کنندگان و مشتریان بالقوه قرار می گیرند.
به طور کلی باید گفت که بازاریابی مقاله ای همانند بازاریابی محتوایی است با این تفاوت که در این روش مقالات در وب سایت صاحب کسب و کار قرار نمی گیرد و همین امر باعث شده است تا ارزش بازاریابی مقاله ای زیر سوال برود.
بازاریابی افزایشی (Augmented marketing)
کلمه ی “augmented” خود به معنای بزرگتر شدن در اندازه و یا ارزش است. طبق این مفهوم این بازاریابی، ایده ی افزایش ارزش یک کار از طریق پیشنهادات جدید و خلاقانه است و این روش با ایجاد مزایای اضافی، شانس فروش را افزایش می دهد.
شعار “یک پیتزا بخر، یک پیتزای مجانی بگیر” نمونه ی بارز این روش بازاریابی است.
بازاریابی رفتاری (Behavioral marketing)
بازاریابی رفتاری، یکی دیگر از انواع بازاریابی است که در زیرمجموعه ی بازاریابی آنلاین قرار گرفته و با در نظر گرفتن رفتار مشتریان، به صورت خودکار انجام می شود.
به طور کلی موارد ذیل، رفتارهایی است که حامل پیام ها و نشانه های خاص برای بازاریابان است:
کلیک بر روی یک لینک،
بازدید از یک صفحه ی وب خاص،
دانلود یک فایل PDF،
خرید کالا،
و به اشتراک گذاری و یا تائید کردن یک مطلب در رسانه های اجتماعی.
به عنوان مثال، اگر شما یک سس گوجه فرنگی خریده و کد QR آن را اسکن کنید، با یک پیام بازاریابی خاص مواجه می شوید و همزمان این عمل شما به اطلاع شرکت سازنده می رسد. اما اگر شما به صورت منفعل تنها یک شیشه سس خریداری کنید، این بدین معنا است که برند محصول برای شما هیچ اهمیتی نداشته و شما به محصول وفادار نیستید.
بازاریابی زیر خط (Below the line [BTL] marketing)
در بازاریابی زیر خط -برخلاف بازریابی بالای خط- از رسانه های اجتماعی استفاده نشده و شخصی تر است. از این روی این روش اغلب موفق تر عمل می کند.
اغلب بازاریابان شبکه ای از این روش استفاده می کنند، به این ترتیب که آن ها محصولات خود را در یک مهمانی به آشنایان معرفی کرده و از امکان قرار دادن کالا در دستان مشتری بالقوه و قدرت صحبت رخ به رخ نهایت استفاده را می برند و شانس فروش کالای خود را افزایش می دهند.
بازاریابی کلاه سیاه (Black hat marketing)
این عنوان برای تاکتیک های غیراخلاقی بکار گرفته شده در جهت افزایش SEO استفاده می شود.
شرکت گوگل پیش از رتبه دهی به یک وب سایت، آن وب سایت را از لحاظ مختلف مورد بررسی قرار می دهد. این در حالی است که روش هایی برای تقلب و دور زدن این آنالیزها نیز وجود دارد اما گفتنی است که بکارگیری این روش به نوعی قمار بر کسب و کارتان است و حقیقتاً ارزش ریسک ندارد. چرا که سودهای حاصل از این روش گذرا هستند و اگر شرکت گوگل از این امر باخبر شود، شما و وب سایت تان اصطلاحاً “پنالتی” دریافت کرده و متحمل مجازت های سنگینی می شوید.
به عنوان مثال در سال 2013، شرکت Interflora از این روش برای بالا بردن SEO خود استفاده کرد و شرکت گوگل متوجه این امر شد و چندیدن ماه به طور جدی اینترنت برای این شرکت و وب سایتشان قطع بود تا زمانی که این شرکت تمام مشکلات غیر اخلاقی در جستجو را رفع و مدیریت کرد.
بازاریابی برند (Brand marketing)
این روش در پی بازاریابی هویت یک کسب و کار است و نه محصول و خدمات.
در دنیای امروز بیشتر مشاغل از اهمیت موقعیت برندشان در بازار و الزام کار برای رشد و مانور برای همگیر شدنش، اطلاع دارند. در این راستا این افراد می بایست درک کاملی از آن چه که به دنبالش هستند، وجه تمایز کالا و محصولاتشان با سایر موارد مشابه و دیدگاه شرکت خود داشته باشند.
به طور کلی این روش به ویژه در طولانی مدت، مخارج وارده را جبران می کند، چرا که این روش به طور محسوسی بر تشویق به برقراری تعامل از طرف مشتریان و وفاداری آن ها اثرگذار است.
به عنوان مثال شرکت Sky از طریق برند خود، به طور مداوم وعده ی یک سرویس تلویزیونی استثنائی را به مشتریان بالقوه ی خود می دهد.
بازاریابی آجر و ملات (Brick and mortar marketing)
به بین ساده هرگونه بازاریابی که در یک فروشگاه خرده فروشی انجام می شود، در زیرمجموعه این روش قرار می گیرد.
برای درک این روش، یک فروشگاه بزرگ را متصور شوید که در قفسه های خود، محصولات مختلف را قرار داده و تقریباً هر یک با انجام تبلیغات خاص خود، به بازار ارائه می شوند.
بازاریابی تجاری-تجاری (Business to business [B2B] marketing)
بازایابی B2B زمانی اتفاق می افتد که یک کسب و کار، کالا و یا خدمت خود را برای کسب و کار دیگری به بازار عرضه کند.
برای مثال، مشاغل بسیاری همانند کارگزاران بیمه علاوه بر فروش محصول خود به فروشگاه ها، فرایند بازاریابی را برای کارمندان و همچنین مصرف کنندگان انجام می دهند.
بازاریابی سازمان به مشتری (Business to consumer [B2C] marketing)
این روش بازاریابی به طور خاص به مصرف کنندگان می پردازد.
در واقع مصرف کنندگان افرادی هستند که در تمام طول روز و شب با تبلیغات و پیشنهادات مختلف از طرف بازار مواجه می شوند. به همین خاطر شرکت پوشاک Next، آگهی را منتشر کرده است که به واسطه ی آن با افراد به صورت خاص، با دقت و فکر شده ارتباط برقرار می کند.
بازاریابی سازمان به مردم (Business to people [B2P] marketing)
این بازاریابی نوعی از بازاریابی B2B است که در واقع تشخیص می دهد که خریداران کالای شما، سازمان ها نیستند. یعنی همچنان افرادی به عنوان تصمیم گیرندگان برای انجام عملیات خرید هستند و این فرایند را تکمیل می کنند. به همین خاطر، بازاریابی به سمت روش های شخصی سوق پیدا کرده و نتایج نیز حاکی از آن است که این روش ها همیشه مؤثر واقع شده اند.
به عنوان مثال اگر یک شرکت بیمه با توزیع فلایر در صندوق های پستی منازل و یا تماس با افراد مسن سعی در فروش یکی از پکیج های کامل خود را داشته باشد، شانس بسیار کمی برای موفقیت دارد. در این شرایط بهتر است که این شرکت بیمه تحقیقاتی در زمینه ی افراد نیازمند به این پکیج انجام داده و آن هایی که برای خرید این محصول تصمیم گیرنده هستند، شناسایی کند. با انجام این تحقیقات، شرکت بیمه می تواند یک فرد مناسب برای برقراری ارتباط با افراد تصمیم گیرنده یافته و در طول صحبت با افراد به نکات اصلی بپردازد.
بازاریابی بر مبنای آوازه و شایعه (Buzz marketing)
این روش بازاریابی در صدد القاء درام، هیجان و تصورات و پیش بینی های ذهنی درباره ی یک کالا به مشتریان بالقوه است و باید گفت که اگر این روش مؤثر واقع شود، نتیجه ی آن شگفت انگیز است. اما باید در نظر داشت که این همه ی ماجرا نیست و مشکلات زمانی آغاز می شود که کمپین تبلیغاتی به درستی راه اندازی نگردد؛ چرا که در این شرایط همه ی تلاش های شما به باد رفته و حتی امکان خراب شدن تصویر برند شما نیز افزایش می یابد.
از جمله شرکت هایی که از این روش استفاده کرده و در آن خبره است، شرکت اپل می باشد.
بازاریابی مرکز تماس (Call center marketing)
در این روش یک شرکت تجاری، تبلیغات خود را از طریق یک شرکت مرکز تماس متخصص را انجام می دهد. به این ترتیب که شرکت به مرکز تماس اجازه می دهد که با برقراری تماس تلفنی با افراد کالا و خدمات شان را معرفی و به بازار عرضه کنند.
بازاریابی فراخوان برای اقدام یا کنشی (Call to action [CTA] marketing)
هر روش بازاریابی که فرد در آن موظف به انجام یک عمل خاص شود در این زیرمجموعه قرار می گیرد. به طور واضح تر، صحبت از بنرها، دکمه ها، عملیات کپی یا گرافیکی مثل بارگیری یک فایل PDF، عضویت در یک خبرنامه یا کلیک بر روی یک لینک است. در واقع این روش باعث می شود که کاربر وارد قیف فروش شود.
بازاریابی از طریق کاتالوگ (Catalogue marketing)
در این روش از کاتالوگ ها برای معرفی و نمایش محصولات و خدمات استفاده می شود. این روش، نوعی از روش بازاریابی مستقیم (Direct marketing) است که در کنار مرسوله های خرده فروشان از محبوبیت خاصی برخوردار است.
البته به نظر می رسد که این روش کمی قدیمی بیاید اما باید اذعان داشت که تحقیقات نشان می دهند به طرز عجیبی همچنان عده ای علاقه مند به ورق زدن کاتالوگ ها و مشاهده ی مطالب آن هستند.
احتمال می رود این دلیل از دور خارج نشدن این روش، کارآمدی بازاریابی فیزیکی باشد.
بازاریابی سببی (Cause marketing)
بازاریابی سببی عموماً یک بعد خیرخواهانه و یا الهام بخش را به محصولات، خدمات و یا برند اضافه می کند. نکته ی مهم که می بایست در نظر داشت این است که، این روش تنها در صورت تفاهم در برخورداری اهمیت برای فروشنده و مصرف کننده، کارآمد خواهد بود.
از جمله مثال های خوب برای این روش همراهی شرکت ریبوک با راهپیمایی Avon 39 به منظور پایان دادن به سرطان سینه بود که باعث ارتقاء برند این شرکت شد.
بازاریابی از طریق مشاهیر و چهره های شناخته شده (Celebrity marketing)
در این روش یک فرد مشهور و سرشناس کالای شما را تائید می کند. در واقع منطق این روش این است که با تائید محصول توسط آن فرد مشهور، فروش کالا افزایش یافته و خریداران آن کالا را به واسطه ی آن فرد مشهور می شناسند. به بیان ساده تر، خریداران بر این باورند که کالا را از آن فرده مشهور خریداری کرده اند و نه یک کسب و کار بدون چهره.
نکته ی جالب در این روش این است که برخلاف نام این تاکتیک، لزومی به سوپر استار بودن فرد تائید کننده نیست و تنها لازم است این فرد در میان بازار هدف شناخته شده باشد.
مثلاً شبکه ی تلویزیونی Sky Sport سالیان سال از دیوید بکام برای تبلیغات خود استفاده می کرد.
بازاریابی از طریق کانال (Channel marketing)
بازاریابی از طریق کانال یک تاکتیک بازاریابی است که به فرایند رسیدن محصولات و خدمات به دست مصرف کنندگان به صورت هرچه کارآمدتر کمک می کند.
در یک کسب و کار این کانال، تمامی فعالیت ها و افراد درگیر در فرایند انتقال محصول از بخش تولیدی به دست مصرف کننده را شامل می شود؛ یعنی: تولیدکنندگان، عمده فروشان، توزیع کنندگان، خرده فروشان، بازاریابان و غیره.
تبلیغات در یک نمایشگاه تجاری نوعی بازاریابی از طریق کانال است ، زیرا نتیجه همکاری با خرده فروش منجر به این می شود که کالا سریع تر به دست مشتری برسد.
بازاریابی محدوده ی نزدیک (Close range marketing [CRM])
عموماً برندهای علاقه مند به روش بازاریابی محدوده ی نزدیک، با استفاده از WiFi یا Bluetooth پیام های تبلیغاتی خود را به تلفن های هوشمند و یا تبلت مصرف کنندگان بالقوه ارسال می کنند. با توجه به این مسئله، مشخص است که این تاکتیک، یک روش داخلی است چرا که برای دریافت این پیام ها، دستگاه های مشتریان می بایست در محدوده ی فرستنده قرار داشته باشند.
توجه داشته باشید این روش با عنوان بازاریابی از راه نزدیک (Proximity marketing) نیز شناخته می شود و جزو روش های مدرن بازاریابی به حساب می آید.
KFC یکی از مشاغلی است که این روش بازاریابی را بکار گرفته و هنگامی که شما از نزدیکی یکی از شعب این رستوران رد می شوید، پیام های تبلیغاتی آن برای شما ارسال می شود.
بازاریابی حلقه بسته (Closed loop marketing)
این تاکتیک، عمل استفاده از اطلاعات و عملکرد داده ها برای طراحی یک رویکرد بازاریابی مؤثرتر است. در واقع یک شرکت با تجزیه و تحلیل زوایای کارآمد و ناکارآمد یک کمپین می تواند درصد گمانه ها را برای پروژه های بعدی کاهش و میزان قطعیت را افزایش دهد و در اصطلاح “حلقه را ببندد”.
مثلاً یک شرکت می تواند 10 مطلب با موضوعات مختلف و تاریخ های مختلف در وبلاگ خود بارگذاری کند و به حساب Google Analytics خود رفته و نحوه ی عملکرد هر یک را بررسی کند. در واقع این اطلاعات بسیار ارزشمند هستند چرا که تمایلات و علاقه مندی های مخاطبین یک کسب و کار را نشان داده و می تواند بستر انتخاب روش های بازاریابی در آینده را هموار سازد.
بازاریابی ابری (Cloud marketing)
در این روش با استفاده از تمامی ابزارهای مدرن در اینترنت، سعی در برقراری ارتباط مداوم و عرضه ی محصولات به مشتریان می شود.
در دنیای امروز مشاغل می توانند پیام های تبلیغاتی مشابهی از طرق مختلف به مخاطبان خود ارسال کنند؛ بنابراین طبیعی است که شما یک آگهی تبلیغاتی را در قالب ایمیل، در وب سایت ها، توئیتر، فیس بوک و یا یوتویوب مشاهده کنید.
دونات دونکین یکی از مشاغلی است که غالباً پیام های وسوسه انگیزی را در رسانه های مختلف ارائه می کند و مثال مناسبی برای این روش می باشد.
بازاریابی عمومی و یا همگانی (Communal marketing)
این روش زمانی اتفاق می افتد که یک کسب و کار از تبلیغات مشتریان درباره ی یک محصول یا خدمت در یک کمپین تبلیغاتی استفاده کند. در واقع هدف این تاکتیک، ایجاد پیوند محکم و قوی میان کسب و کارها و مشتریان است و گفتنی است که به دلیل حقیقی بودن افراد، این روش بسیار مؤثر و کارآمد است.
چرا که هنگامی که افراد درباره ی تجربیات خود صحبت می کنند، به سایر افراد در شناخت محصول کمک بزرگی کرده و فرایند تصمیم گیری را در صورت نیاز، تسهیل می کند.
محتوای به اشتراک گذاشته شده در وب سایت Buzzsumo از جمله نمونه های خوب این روش هستند.
بازاریابی از طریق جامعه (Community marketing)
این بازاریابی، روش است که بر مشتریان موجود و حاضر (و نه مشتریان جدید) تأکید دارد.
در برخی موارد این روش با نام بازاریابی از طریق ایجاد حس وفاداری (Loyalty marketing) نیز شناخته می شود.
نکته ی قابل توجه که باعث اهمیت این روش نیز می شود این است که همیشه هزینه ی حفظ مشتری کمتر از هزینه ی دستیابی به افراد جدید است. به همین خاطر این روش در زمره ی تاکتیک های کارآمد قرار دارد.
مثال: شرکت O2 که غالباً امکانات خوبی را در اختیار مشتریان قدیم و جدید خود قرار می دهد و از این طریق ایجاد وفاداری می کند.
بازاریابی از طریق کامپیوتر (Computational marketing)
این تاکتیک با بکارگیری فناوری های کامپیوتری عملی می شود. در واقع مشاغل مختلف می توانند اطلاعات مشتریان خود را در رایانه ها ثبت و ضبط کرده و به هنگام راه اندازی کمپین های تبلیغات، با تطبیق اطلاعات، افراد مناسب برای راه اندازی کمپین را شناسایی کنند.
این روش از نظر تئوری بسیار عالی به نظر می رسد اما در عمل، اغلب شرکت ها با رنج متفاوتی از اطلاعات افراد روبه رو هستند و این برای آن ها مشکل ساز می شود. در واقع این شرکت ها می توانند تا حد زیادی به اطلاعات برخی افراد دسترسی داشته باشند، اما درباره ی برخی افراد حتی نام آن ها را هم نمی دانند.
همین امر باعث می شود که الگوریتم موفقیت این شرکت به طرز قابل توجهی افت کند.
بازاریابی متمرکز (Concentrated marketing)
بازاریابی متمرکز زمانی اتفاق می افتد که یک شرکت محصولی را بطور خاص برای یک بازار کاملاً مشخص، تعریف کرده باشد.
تویوتا به عنوان اولین تولید کننده خودرو که وارد بازار هیبریدی شد ، در سال 2000 از استراتژی های بازاریابی متمرکز استفاده کرد. Prius، خودرویی بود که برای افرادی که مسائل سبز اهمیت می دادند، ساخته و عرضه شده بود و به هنگام تبلیغ این خودرو تنها این افراد مخاطبین و در واقع بازار این کالا بودند.
بازاریابی از طریق مصرف کننده (Consumer marketing)
این روش مستقیماً با مصرف کنندگان سر و کار داشته و یکی از رایج ترین تاکتیک ها می باشد.
این روش به قدری رواج دارد که با نگاه به هر طرف می توان نمونه ای از آن دید؛ مغازه ها، خیابان ها و غیره. گفتنی است این روش هم به صورت آنلاین و هم آفلاین نیز قابل اجرا است.
بازاریابی از طریق تولید محتوا (Content marketing)
هدف از بکارگیری این روش، تولید و توزیع محتوا با هدف رسیدن به اقدامات مثبت و رو به جلو است.
در واقع این روش در دسته ی تاکتیک های دراز مدت قرار می گیرد و وهله ی اول -به جای تمرکز بر فروش- به ارزش گذاری برای مخاطبین هدف می پردازد و به واسطه ی همین امر، سطح آگاهی از برند را افزایش و رابطه ی میان کسب و کار و مصرف کننده را تقویت می کند.
شرکت Whole Foods Market با تدوین مقاله ای درباره ی چگونگی پس انداز پول در یک خرید هفتگی، اقدامی هوشمندانه انجام داد. نکته ی اصلی در این اقدام این است که اگر چه در این مطلب به تبلیغ هیچ یک از محصولات خود نپرداخته اما محتوایی مفید و کاربردی و همچنین محبوب شد که می تواند به جذب مشتریان کمک کند.
بازاریابی از طریق متون یا مفاهیم (Contextual marketing)
این روش، شخصی سازی تاکتیک بازاریابی آنلاین تولید محتوا است که کاربر با دید این که صاحبان مشاغل کی هستند و چه کار می کنند، به مطالب به اشتراک گذاشته شده نگاه می کند.
از جمله مثال های این روش: SEO و Retargetingهستند.
بازاریابی از طریق برقراری مکالمه (Conversational marketing)
به طور کلی این روش بازاریابی، حول محور صحبت با مردم می چرخد.
در عصر حاضر، برندهای هوشمند می دانند که هنگامی فرایند فروش برای یک کسب و کار آسان تر است که آن کسب و کار از رابطه ی خوبی با مخاطبین هدف خود برخوردار باشد.
در واقع این روش به دلیل دو طرفه بودن ذات اینترنت، بیشتر برای کسب و کارهای مدرن کارآمد است.
بازاریابی از طریق نرخ تبدیل (Conversion rate marketing)
از جمله مزیت های این روش، صادقانه بودن آن است و بنا به درآمد حاصل، بودجه ی لازم برای انجام فرایند بازاریابی تعیین می شود.
بازاریابی مشارکتی (Cooperative marketing)
این نوع از بازاریابی هنگامی اتفاق می افتد که دو یا چند شرکت برای فروش محصول یا خدمتی، تعاون و همکاری داشته باشند. نکته ی قابل توجه در این روش این است که، این همکاری ممکن است از چند طریق اتفاق بیفتد.
به عنوان مثال، چندین کسب و کار متفاوت می توانند برای فروش یک محصول واحد، توافق کرده و از منابع خود (مانند: زمان، پول، دانش و یا تخصص) به صورت تلفیقی استفاده کنند.
بازاریابی شرکتی (Corporate marketing)
این تاکتیک، به بازاریابی (و مدیریت) ادراک برند می پردازد. در واقع این روش، فرایندی گسترده تر از بازاریابی یک محصول و یا خدمت است و اغلب به بررسی و تفسیر یک برند در سطوح بالای مدیریتی می پردازد.
شعار برند نایکی “Just do it” (به معنای فقط انجامش بده)، عبارت قابل توجهی است که بدون هیچ توضیح اضافه ای، توصیف کننده ی این شرکت می باشد.
بازاریابی متقابل رسانه ای (Cross media marketing)
به بیان ساده، این روش اشاره به ارائه ی پیام تبلیغاتی از طرق مختلف به مشتری را دارد؛ که این روش ها عبارتند از: چاپ پیام تبلیغاتی، ارسال پیام از طریق ایمیل و یا به گوشی های تلفن همراه و یا به اشتراک گذاری پیام در فضای اینترنت.
اما چالش اصلی در این روش برای بازاریابان این است که، مشتریان بالقوه ی آن ها روزانه در انواع تبلیغات غرق می شوند و به مرحله ای می رسند که نسبت به این دست پیام ها بی توجه می شوند.
از این روی، این روش به دنبال دستیابی مداوم به مشتریان و قرار دادن نام شرکت و یا محصولات (بدون هیچ رفتار آزار دهنده و تهاجمی) در مقابل چشمان مشتریان است.
بازاریابی فرهنگی (Cultural marketing)
این روش اغلب برای افرادی با یک فرهنگ خاص و در واقع جمعتی ای مشخص بکار گرفته می شود.
این روش از جمله مؤثرترین تاکتیک ها در تقسیم بندی علم فروش است. توجه داشته باشید این روش با نام های بازاریابی گونه ای (Diversity marketing)، بازاریابی قومی (Ethnic marketing) و بازاریابی چند فرهنگی (Multicultural marketing) نیز شناخته می شود.
L’Oreal به عنوان یکی از شرکت های معروف آرایشی و بهداشتی، محصولات خود را از طریق این روش به بازار معرفی می کند.
بازاریابی بر اساس داده (Data marketing)
در این روش، از طیف وسیعی از داده ها به منظور بهبود صحت و اثربخشی فرایند بازاریابی استفاده می شود. لازم به ذکر است این روش شباهت زیادی به بازاریابی بر اساس پایگاه اطلاعات ( Database marketing) دارد، با این تفاوت که در این روش تأکید بیشتری بر الگو و گرایش های رفتاری می شود.
Macy در وب سایت خود از فرایند قیمت گذاری لحظه ای استفاده می کند. یعنی این وب سایت با تکیه بر داده های کلان که نشان دهنده ی رفتار کاربران است، قیمت تقریباً 73 میلیون محصول را تنظیم می کند.
بازاریابی بر اساس پایگاه اطلاعات (Database marketing)
به طور خلاصه این روش در پی جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات مشتری به منظور اجرای استراتژی های بازاریابی منتج به درآمدزایی است. این تاکتیک به صاحبان مشاغل کمک می کند تا مشتریان بالقوه ی خود را بر اساس اطلاعات موجود در پایگاه های اطلاعاتی دسته بندی کرده و به فراخور ویژگی های هر گروه، یک پیام تبلیغاتی طراحی کنند.
توجه داشته باشید که این روش، نوعی از بازاریابی مستقیم (Direct marketing) است که از امکان تلفیق با هر روش دیگری نیز برخوردار می باشد.
بازاریابی گریز (De-marketing)
ممکن است عجیب به نظر برسد اما مواقعی پیش می آید که صاحبان مشاغل در پی کاهش تقاضا و حتی محدود ساختن سطح رشد هستند و در این راستا، پیشنهادات و پیام های تبلیغاتی خاصی را به بازار عرضه می کنند؛ که اغلب این اتفاق در محیط های خرده فروشی اتفاق می افتد.
مثلاً یک سوپر مارکت برای جلوگیری از ازدحام روزهای یکشنبه، یک شرایط ویژه و قابل توجه را تنها روزهای شنبه در اختیار مشتریان خود قرار می دهد.
بازاریابی دفاعی (Defensive marketing)
این تاکتیک بازاریابی به منظور حفاظت از موقعیت در بازار طراحی شده است و اغلب استارت آپ های در حال رشد، کسب و کارهای نوآور در تولید محصولات و یا خدمات شگفت انگیز و یا شرکت های شاهد ظهور رقیب جدید برای خود، از این شیوه استفاده می کنند.
به عنوان مثال برای یک بازه ی زمانی طولانی مدت تلویزیون Sky، به طور انحصاری پخش فوتبال انگلیس را در اختیار داشت، اما وقتی مجبور به واگذاری این انحصار به یک رقیب پخش کننده شد، متناسب با این شرایط روش بازاریابی خود را تغییر داد. به این ترتیب که آن ها به جای اینکه فقط در مورد فوتبال صحبت کنند؛ به موضوعاتی درباره ی راگبی ، تنیس و غیره نیز پرداختند و همین امر باعث شد تا کمپین های تبلیغاتی، وسعت پوشش دهی موضوعات در این شبکه را مد نظر قرار داده و از این طریق به تبلیغات بپردازند.
بازاریابی افتراقی (Differential marketing)
در این روش، بیش از یک سری از مخاطبان خاص مد نظر قرار می گیرند. همچنین متغیرهای اثر گذار در این روش می توانند: قیمت، مشتری، تجربه و یا حتی خود محصول باشد.
مثلاً یک شرکت ورزشی ممکن است برای دوندگان مسافت های طولانی یک کفش با لژ کوسنی به منظور آسیب کمتر؛ و همچنین مدل دیگر با لژ کمتر برای افرادی که به سرعت اهمیت می دهند، طراحی کند.
بازاریابی دیجیتالی (Digital marketing)
گونه ای از بازاریابی است که از فناوری های دیجیتالی مانند: وب سایت، تلویزیون، تلفن هوشمند، گجت ها، بیلبوردها و نمایشگر تبلیغات استفاده می شود.
بازاریابی مستقیم (Direct marketing)
بازاریابی مستقیم بر خلاف فروش از طریق خرده فروشی، با بکارگیری طیف وسعی از رسانه ها سعی در فروش محصولات و خدمات به صورت مستقیم به مشتریان را دارد.
بازاریابی مستقیم هنگامی عملی می شود که امکان برقراری ارتباط مستقیم با تک تک افراد برقرار باشد. این بدین معنی است که یکی از روش های ذیل بکار گرفته می شود:
تماس کاری و رسمی
ارسال کاتالوگ سفارشات
پیام های نوشتاری
تبلیغات رادیویی و تلویزیونی
فلایر
تبلیغ در مجلات و روزنامه ها
بازاریابی از طریق عمل پست به صورت مستقیم (Direct mail marketing)
در این روش از طریق ارسال نامه و فلایر به مخاطبین، فرایند بازاریابی انجام می شود. در واقع شرکت ها از این طریق، پیام های تبلیغاتی خود را برای یک جمعیت خاص ارسال می کنند.
بازاریابی مختل کننده (Disruptive marketing)
منظور از این روش بازاریابی، یافتن زاویه ای جدید و بهتر از یک محصول از طریق بکارگیری یک روش بازاریابی و یا تغییر در محصول و یا حتی نوآوری و ایجاد محصولی خلاقانه که صنعت را برای مدتی دچار تحول کند، می باشد.
شرکت اپل نمونه ی بارزی برای بکارگیری این روش بازاریابی است. این شرکت با iTunes برای کاربران خود فضایی برای خرید موزیک فراهم کرد که به تنهایی سی دی و کاست ها را از میان برداشت.
بازاریابی گونه ای (Diversity marketing)
توجه داشته باشید این روش با نام های بازاریابی فرهنگی (Cultural marketing)، بازاریابی قومی (Ethnic marketing) و بازاریابی چند فرهنگی (Multicultural marketing) نیز شناخته می شود.
در واقع اساس این تاکتیک، این مسئله را مد نظر قرار داده است که به طور کلی مشتریان از پیش زمینه های مختلفی برخوردارند و کسب و کارها با در نظر گرفتن این موضوع و تدوین پیام های تبلغاتی متناسب با آن ها می توانند به طور بالقوه میزان فروش خود را افزایش دهند.
همان طور که در بازاریابی فرهنگی نیز گفته شد، L’Oreal نمونه ی خوبی برای این روش است.
بازاریابی خانه به خانه (Door-to-door marketing)
این روش در واقع رفتن به درب تک تک خانه ها و معرفی محصول و خدمات است.
شیشه های دو جداره از جمله کلاهایی است که اغلب به این صورت بازاریابی می شود.
بازاریابی قطره ای (Drip marketing)
بازاریابی قطره ای در واقع مجموعه از ایمیل های تبلیغاتی طراحی شده است که بر طبق برنامه ریزی انجام شده در تاریخ های مقرر برای فهرست مشتریان و مخاطبان ارسال می شود. در اصل این تاکتیک همان بازاریابی خودکار از طریق ایمیل (Automated email marketing) است.
بازاریابی تجارت الکترونیکی (Ecommerce marketing)
این تاکتیک بازاریابی بیشتر در مورد افزایش سطح آگاهی از وجود و برند فروشگاه های اینترنتی است. لازم به ذکر است که این تاکتیک بازاریابی هم به صورت آنلاین و هم آفلاین انجام می شود.
به عنوان مثال اگر شخصی به صورت آنلاین از فروشگاه Laura Ashley یک ست روتختی خریداری کند، دو روز بعد هدیه ی این خرید آنلاین، برای ایشان پست می شود.
بازاریابی از طریق ایمیل (Email marketing)
هنگامی که شما از طریق ایمیل با مخاطبین خود ارتباط برقرار کرده و فرایند تبلیغات برای کسب و کار خود را انجام می دهید، در واقع در حال بهره گیری از این تاکتیک هستید.
عموماً هر کسب و کاری در طول فعالیت خود به فهرستی از ایمیل های مشتریان بالقوه و بالفعل خود دست می یابد که به واسطه ی این راه ارتباطی می توانند اطلاعات کالا ها و خدمات خود را در اختیار ایشان قرار دهند.
همچنین برخورداری از این فهرست و امکان برقراری ارتباط جداگانه باعث می شود تا صاحبان کسب و کار قادر به انتخاب اهداف به خصوص شوند. در این شرایط، hunter.io ابزاری است که شما را در یافتن هر آدرس ایمیلی که مد نظر شما است کمک می کند. علاوه براین، این ابزار رایگان شما را در فرایند پیگیری ایمیل های ارسالی شما و این که چه افرادی ایمیل و یا جیمیل شما را باز کرده و خوانده اند نیز کمک می کند.
به طور کلی ایمیل به برقراری و حفظ روابط کمک بسیاری می کند و همین امر بستر تسهیل انجام معاملات را نیز فراهم می آورد.
بازاریابی از طریق کارمندان (Employee marketing)
نکته ای که می بایست صاحبین مشاغل به خاطر داشته باشند این است که نباید فقط بر محیط خارج از فضای کاری خود متمرکز باشند. به بیان دیگر، کارمندان یک شرکت می توانند مشتریان بالقوه و سفیران برند باشند؛ به همین خاطر بسیاری از شرکت ها برای کارمندان خود بسته های مختلف و تخفیفات شایان تعریف می کنند.
به عنوان مثال، کارمندان تمام وقت تلویزیون Sky، از تمام بسته های تلویزیونی به صورت رایگان بهره مند هستند.
بازاریابی کارآفرینی (Entrepreneurial marketing)
این تاکتیک اغلب کسانی را که امور اصلی استراتژی های بازاریابی را عملی می سازند، مد نظر قرار می دهد. در واقع این روش بیشتر برخورداری از یک طرز فکر خاص است تا عملی کردن یک روش بخصوص.
به طور کلی راه اندازی یک کسب و کار، امر دشواری است؛ از این روی یک کارآفرین علاوه بر این که نیاز دارد، ملزم است برای بهره مندی از حداکثر سود حاصل از فرایند بازاریابی نیز تلاش کند. درواقع این گونه می توان گفت که نیاز به این روش بازاریابی، حاصل وجود امر “ضرورت” است.
همان طور که در اطراف خود مشاهده می کنیم اغلب کارآفرینان، تیم های لوکس بازاریابی و یا بودجه های کلانی در اختیار ندارند و در عوض آن ها حداکثر تلاش خود برای دستیابی به نتیجه ی دلخواه از طریق روش های نوآورانه را بکار می گیرند.
به عنوان مثال شرکت گوگل به عنوان یک شرکت جهانی و موفق، موردی است که شروع کارش از گاراژ خانه بوده و اکنون به این درجه رسیده است.
بازاریابی قومی (Ethnic marketing)
نکته ی مهم در این روش، این است که همه ی ما یکسان نیستیم. به بیان دیگر همه ما از شخصیت های متفاوتی برخوردار هستیم و یک پیامی تبلیغاتی مشخص بر برخی از افراد و جوامع اثر گذار است و لزوماً همه ی افراد را تحت تأثیر قرار نمی دهد.
اما اگر کسب و کاری، مخاطبان خود را طبقه بندی کند؛ می تواند برای هر دسته پیام تبلیغاتی مختص به آن ها تدوین کرده و میزان اثرگذاری را افزایش دهد.
همچنین همان طور که در بالا نیز اشاره شده، این تاکتیک با نام های بازاریابی فرهنگی (Cultural marketing)، بازاریابی گونه ای (Diversity marketing) و یا بازاریابی چند فرهنگی (Multicultural marketing) نیز شناخته می شود.
بازاریابی ترویجی (Evangelism marketing)
در صورتی که یک کسب و کار بتواند به مشتریانی دست یابد که به طور داوطلبانه، طرفدار برندشان شوند؛ در امر بکارگیری این تاکتیک موفق بوده اند. به طور کلی دست یابی به مشتریان خوشحال و راضی از برند که درباره ی آن صحبت می کنند، در جلب اعتماد مشتریان بالقوه به طرز محسوسی اثرگذار است.
برای نمونه شرکت اپل در این روش نیز موفق عمل کرده است.
بازاریابی رویدادی (Event marketing)
بازاریابی رویدادی روشی است که کسب و کارها با ترتیب دادن یک گردهمایی به منظور افزایش سطح آگاهی از برند و فروش، عملی می سازند.
حضور فروشگاه Macy’s در رژه ی روز شکرگزاری شهر نیویورک از جمله مثال هایی است که می توان برای این تاکتیک ذکر کرد.
بازاریابی برق آسا (Expeditionary marketing)
در این روش مفهوم بازاریابی به معنای رشد می باشد. درواقع این تاکتیک نوعی از ریسک است و برای مثال، اگر شرکتی بخواهد وارد بازار جدید شود، ملزم است که از روش بازاریابی برای رسیدن به اهداف خود استفاده کند.
برای درک بهتر این روش مثال شرکت BT، مورد خوبی است. این شرکت که به عنوان یک شرکت تخصوصی تلفن شناخته شده است، این روزها وارد عرصه ی پهنای باند و تلویزیون نیز شده است. این شرکت با حضور در مزایده ی حق پخش مسابقات لیگ برتر بارکلیز و قهرمان اروپا از تاکتیک بازاریابی برق آسا استفاده نمود.
بازاریابی تجربی (Experiential marketing)
این تاکتیک عبارت است از بازاریابی یک برند، محصول و یا خدمت به واسطه ی تجارب کسب شده. گفتنی است، از آن جایی که این تجربیات به واسطه ی تعامل مستقیم با افراد کسب می شوند، این روش می تواند بسیار اثرگذار عمل کند. به طور کلی تجربیات خوب، به یاد ماندنی هستند.
Red Bull از جمله شرکت هایی است که از این روش استفاده کرده و به موفقیت چشم گیری دست یافته است.
بازاریابی از طریق فیسبوک (Facebook marketing)
به هر بازاریابی که در بستر رسانه ی اجتماعی فیسبوک انجام می شود، بازاریابی از طریق فیسبوک گفته می شود. این شکل از بازاریابی می تواند بسیار پرسود و منفعت باشد، چراکه این رسانه ی اجتماعی حدوداً از 1.79 میلیارد کاربر فعال برخوردار است.
بازاریابی میدانی (Field marketing)
در این روش بازاریابی، فرد بازاریاب به صورت رو در رو با مشتریان بالقوه در یک مکان خاص رو به رو می شود. در واقع این تاکتیک، شاخه ای از بازاریابی مستقیم (Direct marketing) است.
در این روش امکان دارد که فلایرهای یک کسب و کار به طور عمومی در یک بازار خرید توزیع شود و یا نشستی در دفتر مرکزی برای مشتریان برگزار گردد.
گفتنی است که متخصصان در این روش بازاریابی، بر این باورند که هر یک در زمینه ی خاصی خبره هستند.
بازاریابی پایدار (Flanking marketing)
بازاریابی پایدار، بازاریابی است که هدف آن در انحصار در آوردن بخش هایی از بازار است که از فضای رقابتی برخوردار نیست.
نقشه ی این روش این است که یک کسب و کار می بایست بخشی از بازار که برای رقبا جذابیتی ندارد، در اختیار خود در آورد تا پس از آن، بازار خودش سطوح رقابتی را تغییر دهد.
این تاکتیک اغلب برای تجارت هایی کارآمد است که در مقابله با شرکت های بزرگتر دچار مشکل شده اند.
Stewarts Garden Center یکی از نمونه هایی است که از این روش استفاده کرده است. این باغ نه تنها به فروش گیاه پرداخته است، بلکه با راه اندازی یک کافه رستوران توانسته آن بخش از بازار که مورد توجه رقیبانش نبوده است، در اختیار خود در آورد.
بازاریابی نمونه ی رایگان (Free sample marketing)
این روش حول تفکر فروش بخشی از کالا و یا خدمت به صورت رایگان، به امید فروش بیشتر در آینده می چرخد.
همان طور که در اطراف خود نیز مشاهده کرده ایم، این روش اغلب برای کالاهای خوراکی به کار گرفته می شود.
بازاریابی فاقد هزینه یا فریبی (Freebie marketing)
این روش بازاریابی مشابه تاکتیک نمونه ی رایگان (Free sample marketing) است اما فنی تر بوده و کمتر در زمینه ی غذا به کار گرفته می شود.
در واقع در این روش ابتدا صحبت از کتاب های الکترونیکی، برگزاری جلسات استراتژیک از طریق تلفن، محصولات ارزان قیمت، عضویت های آزمایشی و سایر موارد مشابه است؛ اما هدف اصلی فروش کالای دیگری است.
به عنوان مثال، Netflix به کاربران جدید خود یک ماه استفاده ی رایگان از تمامی قابلیت های خود را می دهد؛ در صورتی که هدف اصلی این شرکت فروش بیشتر برنامه های خود است.
بازاریابی جغرافیایی (Geographic marketing)
این روش، تلفیق دانش بازاریابی و اطلاعات جغرافیایی یک منطقه است. در واقع اگر یک کسب و کار در طول جمع آوری اطلاعات متوجه شود که اغلب مشتریانش در شهر به خصوصی ساکن هستند، می تواند به طور مستقیم فرایند بازاریابی را اعمال کند. چرا که به طور کلی فرایند بازاریابی بر مبنای آمار و واقعیت عمل می کند و در نظر گرفتن شرایط جغرافیایی می تواند ریسک عدم موفقیت کمپین های تبلیغاتی را کاهش دهد.
مثلاً استفاده از بازاریابی جغرافیایی برای فردی که تجارت فروش جت اسکی را انجام می دهد، بسیار کارآمد است؛ چرا که بازار فروش این تجارت لزوماً سواحل هستند.
بازاریابی جهانی (Global marketing)
بازاریابی یک کالا یا خدمت در سطح بین الملل، در زیرمجموعه ی این روش قرار می گیرد.
نکته ای که می بایست به خاطر داشت این است که به لطف دسترسی گسترده به اینترنت، بازاریابی جهانی دیگر مختص شرکت ها بزرگ نبوده و حتی کسب و کارهای خانگی هم می توانند از این روش استفاده کنند.
بازاریابی کالا ها (Goods marketing)
اغلب مشاغلی که از این روش استفاده می کنند، در صدد افزایش فروش کالاهای فیزیکی خود هستند. به طور کلی بازاریابی به دو بخش تقسیم می شود: 1) بازاریابی کالاها و 2) بازاریابی خدمات (Services marketing). از این روی، بنا به مورد فروش، روش بازاریابی تغییر می کند.
بازاریابی سبز (Green marketing)
شیوه ی بازاریابی سبز، بکارگیری زوایای سازگار با محیط زیست برای تبلیغ یک برند و یا محصول است.
در دنیای امروز اگر محصولی “سبز” تلقی شود، یک امتیاز بزرگ برای صاحب کسب و کار در نظر گرفته می شود. اما نکته ی قابل توجه این است که بازاریابی سبز تنها به سازگار بودن یا نبودن یک محصول با محیط زیست اهمیت نمی دهد.
در واقع این روش درباره ی موقعیت قرارگیری برند در بازار نیز هست. یعنی سازگار بودن یک کسب و کار با محیط زیست باعث می شود که آن کسب و کار از ارزش ویژه ای برخوردار شود که احتمال غریب به یقین بر مصرف کنندگان تأثیرگذار است.
به عنوان مثال Sky یکی از اولین کمپانی ها در انگلستان بود که کاملاً عاری از کربن بود و سال ها از این واقعیت برای تأثیرگذاری مثبت بر مشتریان استفاده کرد.
بازاریابی چریکی (Guerrilla marketing)
بازاریابی چریکی، بازاریابی یک برند، کالا و یا خدمت به روشی خلاقانه و غیر متعارف است. به طور کلی یک کمپین بازاریابی چریکی موفق؛ جالب، شگفت آور و به یاد ماندنی است.
بازاریابی افقی (Horizontal marketing)
بازاریابی افقی عبارت است از همکاری دو کسب و کار که در یک زمینه فعالت می کنند، برای بازاریابی یک محصول و یا خدمت. در واقع این دو شرکت با به اشتراک گذاری منابع و همکاری باهم سعی در رسیدن به طیف گسترده تری از مخاطبین داشته و به دنبال درآمد حداکثر هستند.
مثلاً بسیاری از صاحبان وب سایت برای برخورداری از محتوای خوب با مشکل روبه رو هستند. از این روی آن ها به عنوان طراحان وب سایت با شرکت و یا افراد تولید کننده ی محتوا همکاری کرده و با یکدیگر کسب سود کنند.
بازاریابی انسان گرایانه (Humanistic marketing)
این روش بازاریابی دست بر ارزش ها و احساسات مخاطبین می گذارد؛ به این ترتیب که فرایند بازاریابی در این روش با هدف قرار دادن عشق، حس نوع دوستی، دانش، دلسوزی، صداقت، درستی، همدلی، احترام، اعتماد و عدالت انجام می شود.
بازاریابی درونگرا (Inbound marketing)
این روش بازاریابی بر خلاف بازاریابی برونگرا (outbound marketing)، به دنبال راهی برای جذب مشتریانی است که در پی شما و علاقمند به برقراری ارتباط با شما هستند. هدف اصلی این روش، بهینه سازی موتور جست و جو (SEO) است.
برای مثال، اگر شما از بعدیک کلمه کلیدی با ارزش تجاری، در نتایج جست و جو از رتبه ی خوبی برخوردار باشید؛ به تبع، ترافیک و بازدید از سایت شما افزایش می یابد -حتی اگر شما خواب باشید- و نکته ی مهم در اینجا این است که، این کاربران هستند که شما را یافته اند!
بازاریابی صنعتی (Industrial marketing)
بازاریابی صنعتی عبارت است از فروش یک کالا یا خدمت صنعتی توسط یک کسب و کار به تجارتی دیگر. به بیان ساده تر، هنگامی که یک کالا یا خدمت صنعتی، عنصری باشد که به تبدیل مواد اولیه و تولید محصول نهایی کمک کند؛ عمل بازاریابی صنعتی انجام می شود.
در واقع این روش، شاخه ای از بازاریابی B2B است، اما به واسطه ی ذات کالا و یا خدمت مورد فروش؛ راه اندازی کمپین های تبلیغاتی این روش، نیازمند سطح بالایی از دانش راجع به محصول و یا خدمت می باشد.
بازاریابی تأثیرگذاران (Influencer marketing)
این روش اشاره به تأثیرگذاری یک شخص خاص بر گروه مشخصی از مخاطبین دارد. این شخص می تواند فردی معروف، شخصی با سابقه ی فروش قوی و نویسنده ای مشهور با دنبال کنندگان فراوان در فضای مجازی باشد.
در واقع این روش عبارت است از برقراری ارتباط با یکی از این افراد و استفاده از موقعیت آن ها برای سرعت بخشیدن به رشد برند و افزایش فروش محصول و یا خدمات شما.
بسیاری از این افراد در یوتیوب فعالیت گسترده ای دارند که با یک جست و جوی ساده می توانید ویدئوهای آن ها را مشاهده کنید.
بازاریابی از طریق ارائه اطلاعات (Informational marketing)
در این روش بازاریابی، ویژگی های محصول و یا خدمت به تفصیل توضیح داده می شود. در واقع این اطلاعات؛ مزایا، دلیل برتری کالا نسبت به موارد مشابه، محل و روش خریداری را پوشش می دهد و در اکثر موارد هیچ موردی را از قلم نمی اندازد.
به طور کلی صاحبان کسب و کار که از این روش بازاریابی استفاده می کنند، بر این باورند که مشتریان پیش از خرید کالا می بایست آن را به خوبی شناخته و اطلاعات کاملی از آن در اختیار داشته باشند.
بازاریابی در بازی (In-game marketing)
انجام تبلیغات در طول بازی، بازاریابی از طریق بازی است. امروزه اکثر کنسول ها و اپلیکیشن های بازی، فضایی برای این منظور تعریف کرده اند و کسب و کارها می توانند با انجام تبلیغات خود از این طریق، به نحوی خلاقانه پیام تبلیغاتی خود را به مخاطبان برسانند.
بازاریابی درون فروشگاهی (In-store marketing)
این روش، نوعی از بازاریابی است که در خرده فروشی ها انجام می شود، که البته نام دیگر آن بازاریابی از طریق خریداران (shopper marketing) است.
بازاریابی یکپارچه (Integrated marketing)
این نوع از بازاریابی، روشی است که بدون توجه به میزان تعامل مصرف کننده با برند در پی ایجاد یک تجربه ی یکپارچه است. به بیان دیگر، هیچ تجارتی ملزم به داشتن یک وب سایت با سر و شکل خاص و کمپین های بازاریابی خارق العاده نیست. از این روی می توان اذعان داشت که بازاریابی یکپارچه پیش از این که یک تاکتیک باشد، یک فلسفه است.
شرکت گوگل از جمله کمپانی هایی است که از این فلسفه پیروی می کند.
بازاریابی تعاملی (Interactive marketing)
به نوعی از بازاریابی گفته می شود که فرایند بازاریابی در طول انجام عملی خاص توسط شخص دیگر صورت گیرد.
بهینه سازی موتور جست و جو، عملی است که در زیرمجموعه ی این روش قرار می گیرد.
بازاریابی بین المللی (International marketing)
همان طور که از نام این روش قابل حدس است، این شیوه ی بازاریابی به تبلیغات یک محصول یا خدمت در کشورهای مختلف اشاره دارد.
به طور کلی برخی از محصولات و خدمات تنها برای فروش محلی طراحی می شوند؛ این درحالی است که برخی دیگر از قابلیت فروش در سطح بین الملل نیز برخوردارند.
توجه داشته باشید بازاریابی بین المللی، نام دیگر بازاریابی جهانی (Global marketing) است.
بازاریابی اینترنتی (Internet marketing)
بازاریابی اینترنتی در واقع به انجام هرگونه فرایند بازاریابی بر بستر اینترنت اطلاق می شود. همان طور که مشخص است این تاکتیک نقطه ی مقابل بازاریابی آفلاین (Offline marketing) می باشد.
باید اذعان داشت که این مفهوم بسیار گسترده می باشد، چرا که طیف وسیعی از روش های مختلف بازاریابی مانند: تولید محتوا، SEO، PPC و بازاریابی از طریق ایمیل را در بر می گیرد.
در راستای شفاف سازی این مفهوم باید گفت، این روش همان شیوه ی بازاریابی آنلاین (Online marketing) است.
وب سایت John Lewis مثال خوبی از این روش بازاریابی است، چرا که در صفحه ی نخست این وب سایت تمام محصولات معرفی و روش خریداری آن ها ارائه شده است.
بازاریابی برای چپ مغزها (Left-brain marketing)
این روش بازاریابی، عموماً برای افرادی که به کارهای دستی و عملی علاقه مند هستند، کاربرد دارد. چرا که علم ثابت کرده است که افراد راست مغز، اغلب انسان های خلاق و در مقابل افراد چپ مغز، افرادی قانون مدار و پایبند به اصول و روش هستند. در واقع در این تاکتیک، سازمان و سازماندهی نسبت به خلاقیت در اولویت قرار دارد.
بازاریابی محلی (Local marketing)
کاملاً مشخص است که هدف این روش، مخاطب قرار دادن افراد محلی است و رویکردی است که در فروشگاه های به سبک آجر و ملاتی و رستوران ها از آن بهره می برند.
بازاریابی دم دراز (Long tail marketing)
در این روش بازاریابی، هدف، ارائه ی محصول و یا خدمت در تعداد زیادی از بازارهای جاویژه است و عمدتاً کسب و کارهای برتر در بازار، از این روش استفاده می کنند.
برای رویارویی با نبرد در راستای رشد، یک شرکت می تواند تمرکز خود را از یک بازار به چند بازار کوچک اختصاصی یا همان جاویژه که تقاضای کمی هم دارد، تغییر دهد.
شاید این عمل به نظر منطقی و کارآمد نباشد، اما باید گفت که اگرچه بازارهای کم تقاضا به تنهایی سودآوری زیادی نداشته باشند اما این بازارها در کنار هم منفعت چشم گیری به همراه می آورند.
کالای پیشنهادی توسط سایت آمازون پس از انجام فرایند خرید، از جمله اعمالی است که در دسته ی بازاریابی دم دراز قرار می گیرد.
بازاریابی از طریق ایجاد وفاداری (Loyalty marketing)
این روش بازاریابی بر ارائه ی انگیزه های مختلف به منظور حفظ مشتری، متمرکز است. منطق این روش، این است که هزینه ی دستیابی به مشتری جدید به مراتب بیشتر از حفظ مشتریان موجود است.
کارت های عضویت که در خریدهای بعدی برای صاحب کارت تخفیف های ویژه ای به همراه دارد، از جمله ی این روش بازاریابی است.
بازاریابی انبوه (Mass marketing)
هدف اصلی این روش بازاریابی، فروش حداکثری است. در واقع در این روش نیازی به برقراری ارتباط و یا تدوین پیام های تبلیغاتی اختصاصی نیست و تمرکز بر روی حجم فروش است.
باید گفت که تنها برخی از شرکت ها از امکان اجرایی ساختن بعضی از تاکتیک های بازاریابی که افراد زیادی را مخاطب قرار می دهد، برخوردارند. به همین خاطر باید اذعان داشت که در عالم در واقع، بازاریابی انبوه تنها به یک برتری بی کیفیت منجر می شود که پایه های بسیار سستی دارد.
نام دیگری که برای این روش بازاریابی بکار می رود، بازاریابی شاتگان (Shotgun marketing) است.
مثال این روش بازاریابی، فروشگاه زنجیره ای Walmart می تواند باشد.
بازاریابی موبایلی (Mobile marketing)
این شیوه ی بازاریابی صرفاً برای مصارف مرتبط با موبایل طراحی شده است. در دنیای امروز، تبلیغات از طریق موبایل و تلفن همراه بسیار مهم هستند چرا که ما مرتباً در حال حمل و استفاده از تلفن هوشمند خود هستیم.
باید متذکر شد که مشتریان بالقوه همیشه در دسترس نیستند. طبق آمار 70% جمعیت جهان دارای تلفن هوشمند هستند و 70% از این تعداد به جای انتخاب لپ تاپ و یا رایانه ی رو میزی برای کار با اینترنت، گوشی های هوشمند خود را انتخاب کرده اند.
بازاریابی چند فرهنگی (Multicultural marketing)
بازاریابی چند فرهنگی، نام دیگری برای بازاریابی فرهنگی (Cultural marketing)، بازاریابی گونه ای (Diversity marketing) و یا بازاریابی قومی (Ethnic marketing) است.
این روش بر این امر تکیه دارد که ایجاد کمپین های تبلیغاتی مختلف برای فرهنگ های مختلف، باعث موفقیت های بیشتر برای کسب و کار می شود.
مک دونالد از جمله تجارت هایی است که از پیام ها مختلف برای مخاطبین خود در سراسر دنیا استفاده می کند.
بازاریابی چند سطحی (Multi-level marketing [MLM])
در این روش بازاریابی، درآمدزایی از طریق فروش محصول به مصرف کننده و همچنین جذب فرد برای انجام امر فروش انجام می شود. این تاکتیک با نام بازاریابی شبکه ای (Network marketing) نیز شناخته می شود و باید اذعان داشت که بازاریابی چند سطحی بیشتر یک استراتژی است تا مدل تجاری.
در واقع هدف اصلی این روش ایجاد دو جریان برای کسب درآمد است. در حالت ایده آل، سود از طریق فروش محصول حاصل می شود، اما در این تاکتیک، امر درآمدزایی از طریق شبکه ی افراد که وظیفه ی فروش بر عهده شان قرار دارد نیز صورت می گیرد (به طور کلی افراد تیم بسته به این که در چه سطحی قرار دارند، درصد مختلفی از درآمدهای مختلف به دست می آورند و آن ها نیز می توانند تیم خود را تشکیل دهند).
Arbonne, Herbal Life, Avon و Mary Kay، همه شرکت های MLM هستند.
بازاریابی بومی (Native marketing)
این روش بازاریابی اغلب به صورت آنلاین انجام می شود و معمولاً تبلیغاتی هستند که با ظاهر و حس قالب رسانه ای که در آن به اشتراک گذاشته شده است، مطابقت دارد. در واقع اصولاً تبلیغات بومی نباید شبیه تبلیغات باشند.
تبلیغات پولی که در بالای بیشتر جستجوهای Google قرار دارد نمونه هایی از تبلیغات بومی است. آنها بسیار ظریف هستند – فقط یک مربع کوچک سبز رنگ این نتایج را به عنوان یک آگهی از سایر نتایج متمایز می کند.
بازاریابی شبکه ای (Network marketing)
بازاریابی شبکه ای، روشی است که هدفش کسب درآمد از طریق فروش محصول به مصرف کنندگان و همچنین ایجاد تیمی از افراد به عنوان زیرمجموعه که آن ها نیز فرایند فروش را انجام دهند.
بازاریابی شبکه ای نام دیگری برای بازاریابی چند سطحی (Multi-level marketing) است.
Forever Living و Juice Plus شرکتهای معروف بازاریابی شبکه ای هستند.
بازاریابی عصبی (Neuromarketing)
این روش بازاریابی، مطالعه ی چگونگی نحوه ی واکنش مغز ما به اشکال مختلف بازاریابی با هدف اثربخشی هر چه بیشتر فرایند بازاریابی است.
به عنوان مثال دونالد تراپ در انتخابات ریاست جمهوری امریکا، با استادی تمام احساسات مردم امریکا به ویژه از طریق ترساندن از آینده ی اقتصادی، تحت تأثیر قرار داد و از همین طریق در این انتخابات موفق شد.
بازاریابی از طریق رسانه های جدید (New media marketing)
این روش بازاریابی به استفاده از آخرین رسانه ها برای انجام فرایند بازاریابی اشاره دارد. در واقع صحبت از روندهای آنلاین، تبلیغات دیجیتالی و یا از طریق رسانه های اجتماعی و همچنین بازاریابی از طریق رسانه های جدید، به معنای پذیرفتن فناوری در این امر است.
برای مثال بسیاری از مشاغل از فعالیت های ابتکاری مانند واقعیت مجازی برای افزایش آگاهی از برند استفاده می کنند.
بازاریابی از طریق خبرنامه (Newsletter marketing)
در این روش بازاریابی، کسب و کار شما از طریق ایمیل معرفی می شود.
بسیاری از وب سایت ها امکان ثبت نام در خبرنامه روزانه ، هفتگی یا ماهانه را به شما پیشنهاد می دهند و این یک روش عالی برای پرورش رابطه با مشتری بالقوه است.
بازاریابی بهترین اقدام بعدی (Next-best-action marketing)
این روش بازاریابی درباره ی توانایی یک کسب و کار در معرفی محصول و یا خدمتی مرتبط به مصرف کننده ای است که پیش از این از خرید محصول دیگری امتناع کرده است.
نکته ی مهم این است که در عالم واقع، همه ی ما تنها به یک معامله رسیدگی می کنیم و یک محصول خاص به فروش می رسانیم. این در حالی است که اگر کسی به پیشنهاد خرید نه بگوید، به احتمال زیاد تغییر خاصی در این روند اتفاق نمی افتد.
بنابراین می توان اذعان داشت، تجارت هایی که به صورت مکرر محصول خاصی را به یک روش مشخص تبلیغ می کنند، در حال تلف کردن وقت مردم هستند.
با توجه به این مسائل، این تاکتیک بازاریابی در پی حل این موضوع است. در واقع شرکت ها با بکارگیری اطلاعات موجود به صورت هوشمندانه می توانند، محصول و یا خدمات بهتری ارائه کنند.
به عنوان مثال فرض کنید که شما یک ماشین ظرف شویی خریداری کرده اید که در صورت درخواست گارانتی هزینه ی بسیار بیشتری را می بایست پرداخت کنید؛ به طوری که هزینه تعویض قطعات با این گارانتی برابر است. بنابراین شما تصمیم به رد این پیشنهاد می گیرید. اگر 6 ماه دیگر از همان فروشگاه با شما تماس گرفته شده و مجدداً همین پیشنهاد به شما داده شود، قطعاٌ شما باز هم آن را رد می کنید. اما اگر خدمات پس از فروش با قیمت ارزان تر و به صرفه تری به شما پیشنهاد کند احتمال خرید این خدمات از طرف شما افزایش میابد و امکان درآمدزایی مجدد برای این فروشگاه فراهم می گردد.
بازاریابی جاویژه (Niche marketing)
عموماً شرکت ها از این روش برای محصولات و یا خدماتی که از مخاطبین خاص برخوردار است، استفاده می کنند. یک محصول خوب در بازار جاویژه از قابلیت درآمدزایی بیشتری از متوسط بازار انبوه برخوردار است.
Jacamo با تخصص در فروش لباس برای مردان بزرگ ، بازار جاویژه ای را مشخص کرده است.
بازاریابی غیر سنتی (Non-traditional marketing)
این روش بازاریابی اشاره به داشتن جرأت در بکارگیری راهکارهای متفاوت بازاریابی است. در واقع این رویکرد پر مخاطره اما قابل اجرا است.
به عنوان مثال شرکت Nivea برای نشان دادن تفاوتی که محصولات اش در پوست شما ایجاد می کند ، یک مبل منحصر بفرد طراحی در مراکز خرید مختلف قرار داد.
بازاریابی مهاجم (Offensive marketing)
بازاریابی غیراخلاقی و مهاجم هنگامی اتفاق می افتد که یک برند به نقاط ضعف رقیب خود حمله و نقاط قوت خود را برجسته سازد. البته شرکت ها نمی توانند به صورت مستقیم از رقبای خود نام ببرند و اغلب به صورت غیر مستقیم این عمل را انجام می دهند.
آسان ترین و معمول ترین عمل در این روش، نوشتن نظرات منفی درباره ی رقبا و به اشتراک گذاری آن ها است.
بازاریابی آفلاین (Offline marketing)
بازاریابی که دور از اینترنت انجام شود در زیرمجموعه ی این روش قرار می گیرد؛ مواردی مانند: تبلیغات تلویزیونی، بیلبوردها، تبلیغات رادیویی و فلایر یا ضمایم روزنامه ها.
بازاریابی یک به یک (One-to-one marketing)
در این روش بازاریابی، فرد بازاریاب به صورت مستقیم و مستقل در تعامل است. مشاغلی که از این تاکتیک استفاده می کنند، معتقدند پیام های بازاریابی شخصی احتمال ایجاد وفاداری در مشتریان را افزایش می دهد.
بازاریابی آنلاین (Online marketing)
بازاریابی که در فضای آنلاین انجام می شود در این دست قرار می گیرد. از ایمیل تا وب سایت، رسانه های اجتماعی تا اطلاعیه های مطبوعاتی، همگی بازاریابی آنلاین هستند. در واقع بازاریابی آنلاین همان بازاریابی اینترنتی (Internet marketing) است.
بازاریابی سازمانی (Organisation marketing)
این روش برای ایجاد، حفظ و یا تغییر تفکر عمومی یک سازمان بکار گرفته می شود.
بازاریابی برونگرا (Outbound marketing)
این روش بازاریابی اغلب برای فروش محصول و یا خدمت به افرادی است که به دنبال خرید کالایی نیستند. گفتنی است این روش بازاریابی برخلاف بازاریابی درونگرا (Inbound marketing) عمل می کند.
بیلبوردها نمونه ی خوبی از بازاریابی برونگرا است.
بازاریابی در فضای باز (Outdoor marketing)
هر نوع عملیات بازاریابی که در فضای باز انجام شود در زیرمجموعه ی این روش قرار می گیرد.
بازاریابی خارج از خانه (Out-of-home marketing)
بازاریابی خارج از خانه، تبلیغاتی است که به طور خاص برای دستیابی به مشتریان -هنگامی که خارج از خانه هستند- طراحی شده است. نام دیگر این روش بازاریابی، بازاریابی در فضای باز (Outdoor marketing) است.3
مثلاً شرکت KitKat، نیمکت هایی طرح شکلات خود برای پارک ها طراحی کرده است که لزوماً فرایند بازاریابی را در فضای خارج از خانه انجام می دهد.
بازاریابی مشارکتی (Partnership marketing)
بازاریابی مشارکتی عبارت است از همکاری با یک شخص و یا کسب و کار به منظور دستیابی به بخشی از بازار که ما علاقه مند به فروش در آن هستیم. در واقع همکاری با شخص شما را قادر به معرفی برندتان به مخاطبین جدید می سازد. این روش بازاریابی با نام بازاریابی پیوسته (Affinity marketing) نیز شناخته می شود.
بازاریابی پرداخت به ازای هر کلیک (Pay-per-click [PPC] marketing)
این روش نوعی از تبلیغات دیجیتالی است که هر کسب و کار به ازای کلیک هر فرد بر روی تبلیغاتش (صرف نظر از اقدامات بعدی)، مبلغی دریافت می کند.
Google Ads یکی از راهبردهای PPC است. یک کسب و کار یک تبلیغ به اشتراک می گذارد، بودجه ای برای آن تعیین می کند و به ازای هر کلیک بر روی این تبلیغ، مبلغی دریافت می کند.
بازاریابی عملکرد (Performance marketing)
بازاریابی عملکرد یک بازاریابی دیجیتالی است که تنها در صورت رسیدن به نتیجه ی مورد نظر، هزینه ی انجام فرایند بازاریابی پرداخت می شود. بسته به نوع کسب و کاری که این روش را انتخاب می کند؛ قضاوت نحوه ی عملکرد اغلب با توجه به تعداد فروش، سرنخ، کلیک و تأثیرگذاری انجام می شود.
بازاریابی اجازه ای (Permission marketing)
نوعی از بازاریابی است که پیش از انجام فرایند فروش محصول و یا خدمت، از فرد برای ارائه ی اطلاعات مربوط به کالا، کسب اجازه شده است. چرا که امکان فروش به افراد آماده برای خرید بالاتر است و این امری بدیهی می باشد. اما باید توجه داشت که این روش بازاریابی یکی از تاکتیک های نسبی است.
بازاریابی فردی (Person marketing)
هدف از این روش بازاریابی؛ ایجاد، حفظ و یا تغییر افکار عمومی یک شخص است. در واقع این تاکتیک به منظور معرفی و ترویج افراد مشهور، سیاستمداران و شخصیت های ورزشی به کار گرفته می شود.
بازاریابی شخصی (Personalised marketing)
این روش بازاریابی، تدوین پیام های تبلیغاتی ویژه برای مشتریان است.
به طور کلی این منطق وجود دارد که هر چه یک کسب و کار به نیازهای یک فرد نزدیک تر باشد، شانس فروش افزایش می یابد. از این روی هیچ شکی نیست که این روش بازاریابی بسیار مؤثر است اما این تأثیرگذاری نیز نسبی است.
از جمله مثال ها برای این روش، تبلیغات شخصی در فیسبوک است.
بازاریابی تشویقی (Persuasion marketing)
اساس این روش بر پایه روانشناسی انسان ها بنا شده است، به این ترتیب که کسب و کارها از طریق روانشناسی مخاطبان خود سعی در تغییر احساس آن ها نسبت به یک کالا را دارند. در واقع روش بازاریابی که درک دقیق تری از افکار مشتریان بالقوه ی خود دارد، در امر فروش نیز موفق تر عمل می کند.
بازاریابی بشردوستانه (Philanthropic marketing)
بسیاری از مشاغل هستند که از طریق انجام فعالیت های خیرخواهانه و بشردوستانه سعی در ارتقاء سطح خود از دید مشتریان فعلی و آینده ی خود دارند که این اقدامات در زیرمجموعه ی بازاریابی بشردوستانه قرار می گیرد.
بازاریابی محل (Place marketing)
این روش بازاریابی در راستای ایجاد، حفظ و یا تغییر تفکر عمومی نسبت به یک مکان بکار گرفته می شود.
بازاریابی نقطه ی فروش (Point-of-sale marketing)
در این روش بازاریابی، هدف افزایش فروش در همان زمانی است که فرد در حال خرید کالا است.
محل انجام این بازاریابی اغلب کنار و یا نزدیک صندوق فروشگاه است که لزوماً می بایست با علامت گذاری، نمایش کالا و همچنین یک پیشنهاد خوب همراه باشد.
بازاریابی بعد از کلیک (Post-click marketing)
این روش نوعی از بازاریابی است که بازدید کنندگان یک وب سایت را پس از کلیک بر روی یک تبلیغ آنلاین، درگیر فرایند می کند. عموماً بازاریابان دیجیتال نگران تعداد کلیک هایی هستند که می توانند کسب کنند. چنان که این معیاری است که حتی تبلیغ کنندگان برتر نیز علاقه مند به اندازه گیری آن هستند.
اما از آنجایی که هر شخص تأکید بسیاری بر چگونگی ایجاد ترافیک برای تبلیغات خود دارد، بسیاری از کسب و کارها در تبدیل سرنخ های خود به مشتری با شکست مواجه می شوند.
به همین خاطر این روش بازاریابی سعی در قرار دادن این افراد در مسیر درست را دارد. به بیان ساده تر این تاکتیک در پی حداکثر ساختن ROI است.
بازاریابی روابط عمومی (PR marketing)
این روش بازاریابی به کمک رسانه ها، سعی در افزایش سطح آگاهی از برند و یا محصول را دارد.
Apple، شرکتی است که بسیار از این روش برای معرفی محصولات خود استفاده کرده است.
بازاریابی محصول (Product marketing)
این روش بازاریابی در راستای افزایش تقاضا و استفاده از یک محصول عمل می کند. در واقع این یک مفهوم کاملاً گسترده است. از دیدگاه برخی از افراد، بازاریابی کالا به معنای بازاریابی مؤثر ویژگی های یک محصول است. به همین ترتیب، برای عده ای دیگر این تاکتیک، تحلیل فضای رقابتی یک محصول در بازار می باشد.
بازاریابی تبلیغاتی (Promotional marketing)
هدف این روش بازاریابی، ارائه ی دلایل زیاد به مشتریان برای خرید یک محصول و یا خدمت است. به طور کلی فعالیت های این روش عبارتند از: مسابقه، هدیه دادن، تخفیف و یا اشانتیون.
جمعه ی سیاه، مثال خوبی از این تاکتیک است.
بازاریابی مجاورتی (Proximity marketing)
هنگامی که مشاغل با مصرف کنندگان در حرکت و تردد ارتباط برقرار می کند، در واقع در حال بهره گیری از این روش بازاریابی هستند. به بیان ساده تر، این تاکتیک از فناوری موقعیتی (مثل بلوتوث و یا وای فای) استفاده کرده و به کسب و کارها اجازه می دهد تا با عموم در صورت داشتن دستگاه های همراه (مانند تلفن هوشمند) ارتباط برقرار کنند.
به طور کلی بازاریابی مجاورتی اغلب به صورت مؤثر عمل می کند، چرا که این روش بستر ارائه ی تبلیغات مرتبط را برای کسب و کارها فراهم می کند.
بازاریابی کششی (Pull marketing)
این تاکتیک بازاریابی منجر به ایجاد سرنخ های غیرقابل نفوذ شده و برعکس بازاریابی رانشی (Push marketing) عمل می کند.
ایجاد یک گروه در فیسبوک و به اشتراک گذاری مطالب مفید در آن، از جمله مثال برای این روش بازاریابی است.
بازاریابی رانشی (Push marketing)
این تاکیک، روشی از بازاریابی مهاجم و بدون مقدمه است که یک محصول و یا خدمت را به سمت مخاطبینی هم که حتی از وجود ایشان اطلاعی نداشتند، سوق می دهد. همان طور که در مود قبلی نیز گفته شده، این روش برعکس بازاریابی کششی (Pull marketing) عمل می کند.
این روش اغلب برای خط محصولات جدید کارآمد است.
بازاریابی در لحظه (Real-time marketing)
در این روش بازاریابی از اطلاعات به روز استفاده می شود. از این روی شما نمی توانید در این تاکتیک برنامه ریزی قبلی داشته باشید. در واقع این روش بازاریابی بر روندهای در حال جریان متمرکز است.
بازاریابی ارجاعی (Referral marketing)
در این روش بازاریابی از وجود مشتریان فعلی برای جذب مشتریان جدید استفاده می شود. این روش با عنوان بازاریابی از طریق تبلیغات دهان به دهان (Word-of-mouth) نیز شناخته می شود. باید گفت که این روش به شدت قدرتمند است اما پیش بینی موفقیت آن امر دشواری است چرا که به موارد مختلفی بستگی دارد.
بازاریابی رابطه ای (Relationship marketing)
در این روش بازاریابی هدف: برقراری، حفظ و پرورش روابط با مصرف کنندگان است. در واقع این یک روش زمان بر است که بیشتر بر وفاداری و تعامل با مشتری متمرکز است و نه کسب سود.
منطق این روش، تکرار خرید یک مشتری است که درآمدزایی بیشتری نسبت به مشتریانی که یک مرتبه خرید می کنند، به همراه دارد. همچنین از این بعد که حفظ و خوشحال نگاه داشتن مشتریان قدیمی با هزینه ی کمتر نسبت به رسیدن به مشتریان جدید همراه است نیز موفق می باشد.
بازاریابی مجدد (Remarketing)
گفتنی است این روش قدرتمندی است چرا که، هنگامی که فردی پیش از این در یک وب سایت بوده است، بدین معنا است که به این برند متمایل می باشد. به بیان ساده تر آن ها تنورهای داغی محسوب می شوند که می شود خیلی سریع نان را در آن ها چسباند و فرایند خرید را کامل کرد.
بازاریابی پاسخی (Reply marketing)
بازاریابی پاسخی روشی است که با استفاده از آن افراد در صورت تمایل به استفاده از پیشنهاد ارائه شده، به پاسخ دهی سریع تشویق می شوند.
بازاریابی از طریق خرده فروشی (Retail marketing)
این روش بازاریابی به ترویج کالا و خدمات در محیط خرده فروشان می پردازد. در واقع این مفهوم بسیار گسترده می باشد و مواردی همچون برندینگ، قیمت گذاری، بسته بندی و تبلیغات را در بر می گیرد.
توجه داشته باشید بازاریابی خریداران (Shopper marketing)، عنوان دیگری است که برای این روش بازاریابی در نظر گرفته شده است.
نمونه ی این روش، یکی بخر و دو تا ببر است.
بازاریابی معکوس (Reverse marketing)
در این روش، برخلاف سایر تاکتیک های بازاریابی که برند، محصول و یا خدمت خاصی تبلیغ می کنند؛ فرایند بازاریابی از طریق ترغیب مردم به دنبال کردن یک کسب و کار، بازار محصول و یا خدمت انجام می شود.
به بیان دیگر بازاریابی معکوس برای متقاعد فرد برای خرید یک محصول بکار گرفته نمی شود؛ بلکه به نکات مطلوب برای خریدار اشاره کرده و به طور نامحسوس افراد را به برند، محصول و یا خدمت مورد نظر نزدیک می کند.
بازاریابی کمبود (Scarcity marketing)
در این روش بازاریابی از ترس مشتری برای از دست دادن هر چیزی استفاده می شود. در واقع این تاکتیک مبتنی بر این اصل روانشناختی است که مردم مایلند به چیزهایی که رسیدن به آن ها سخت است، دستیابند.
برای مثال فروشگاه ها اغلب حراج هایی برگزار می کنند که خیلی سریع تمام می شود؛ و یا تخفیفاتی در نظر می گیرند که در تاریخ مشخصی منقضی می گردند. عده ای نیز محصولات محدود و خاصی را برای فروش انتخاب می کنند.
بازاریابی علمی (Scientific marketing)
بازاریابی علمی در واقع روشی برای بهبود ROI از طریق تجزیه و تحلیل و آزمایش داده ها و آمارهای بازار است.
بازاریابی فصلی (Seasonal marketing)
این روش بازاریابی به انجام فرایند بازاریابی محصولات و خدمات در بازه ی زمانی مشخصی از سال اطلاق می گردد؛ مثل کریسمس، عید پاک، روز شکرگزاری. اما نکته ای که می بایست به آن توجه داشت این است که این تاکتیک لزوماً نباید در رویداد های رسمی عملی شود.
درواقع بسیاری از مشاغل تنها در بازه ای مشخص از سال اوج فروش و فرایند بازاریابی خود را تجربه می کنند، مانند فروش لوازم تفریحات کنار دریا و در مابقی سال فروش چندانی ندارند.
بازاریابی از طریق جستجو (Search marketing)
به طور کلی این روش بازاریابی باعث ایجاد ترافیک و متعاقباً ظاهر شدن در نتایج اولیه ی جستجوی موتورهای جستجو می شود. این تاکتیک هم رایگان و هم در ازای پرداخت هزینه انجام می شود.
گفتنی است اگر شما از تکنیک های بهینه سازی موتور جستجو استفاده کنید، نیازی به پرداخت هزینه برای بکار گیری این روش نخواهید داشت. اما راه جایگزین نیز این است که شما مبلغی برای تبلیغاتی که به طور بالقوه پر منفعت هستند به موتور جستجو پرداخت کنید.
خود بازاریابی (Self-marketing)
خود بازاریابی در واقع فرایند ارتقاء یک شخص به جای یک محصول است. این روش بسیار مؤثر است چرا که سرنخ ها بیشتر به خرید از افرادی که می شناسند و به آن ها اعتماد دارند، متمایلند و عموماً میلی به اعتماد و خرید محصول از یک برند فاقد چهره و شخصیت حقیقی ندارند.
بازاریابی خدمات (Services marketing)
همان طور که پیشتر اشاره شد، بازاریابی به دو حوزه ی بازاریابی کالا (Goods marketing) و بازاریابی خدمات تقسیم می شود. به طور کلی منظور از بازاریابی خدمات، هر فرایند بازاریابی است که برای معرفی و ترویج صنایع خدمت بنیان بکار گرفته می شود.
اما باید اذعان داشت که کلمه ی “خدمات” خود مفهومی بسیار گسترده است. در اینجا منظور از صنایع خدماتی، هرجایی است که در آن خدمتی توسط یک فرد به فرد دیگری ارئه می شود. این خدمات ممکن است: بانکی، حسابداری، خرده فروشی، بهینه سازی موتور جستجو، کپی رایت و حتی تبلیغات باشد.
بازاریابی سایه ای (Shadow marketing)
بازاریابی سایه ای زمانی کارآمد است که شما نتوانسته اید کمپین خود را به درستی عملی سازید و اکنون ملزم هستید از شاخ و برگ های اضافه و موارد که از اهمیت چندانی برخوردار نیستند بکاهید.
به عنوان مثال هنگامی که شما زمان زیادی برای طراحی یک بروشور ندارید، قاعدتاً نمی توانید وقت چندانی برای زیبا سازی آن صرف کنید. همچنین ممکن است شما به منابع مناسب دسترسی نداشته باشید. به همین خاطر شما مجبور می شوید به جای یک بروشور با کیفیت و دارای طراحی زیبا، از تصاویری با کیفیت پایین استفاده کنید.
بازاریابی خریدار (Shopper marketing)
بازاریابی خریدار هنر تبلیغ کالاها یا خدمات در یک محیط خرده فروشی است. گفتنی است این همان بازاریابی خرده فروشی (Retail marketing) می باشد.
بازاریابی شاتگان (Shotgun marketing)
بازاریابی شاتگان در واقع بر پایه ی “هرچه بیشتر، بهتر” بنا شده است.
نام دیگری که برای این روش بکار می رود، بازاریابی گسترده (Mass marketing) است.
این تاکتیک در عمل اغلب تعداد بسیار زیادی از سرنخ ها را جذب می کند اما باید به خاطر داشت که آن ها معمولاً از کیفیت بالایی برخوردار نیستند.
بازاریابی اجتماعی (Social marketing)
این روش بازاریابی سعی در ترغیب افراد به انجام فعالیت هایی دارد که هم برای خود فرد و هم جامعه ای که در آن زندگی می کند، سودمند است.
مثلاً کمپین های ترک سیگار، از مواردی است که در این دست فعالیت ها قرار می گیرد.
بازاریابی از طریق رسانه های اجتماعی (Social media marketing)
همان طور که انتظار می رود، در این روش بازاریابی فرایند تبلیغ یک کسب و کار از طریق یک یا چندین سیستم عامل رسانه ی اجتماعی انجام می شود.
برای برخی از تجارت ها، این روش به معنای تبلیغ واقعی محصول و یا خدمت در رسانه های اجتماعی است. اما برای برخی دیگر، این تاکتیک می تواند به معنای ایجاد ترافیک و افزایش سطح آگاهی از برند باشد.
بازاریابی ورزشی (Sports marketing)
در این روش بازاریابی عموماً از یک رویداد ورزشی و یا یک تیم برای تبلیغ محصولات و یا خدمات استفاده می شود. چرا که اکثر تیم ها از محبوبیت جهانی برخوردار هستند و می توانند بر فروش یک کالا تأثیرگذار باشند.
بازاریابی نهان (Stealth marketing)
این روش عبارت است تبلیغ و معرفی یک کالا به شخص بگونه ای که فرد متوجه نشود که این عمل، عرضه ی کالا به وی بوده است.
این تاکتیک بسیار کم هزینه و بسیار با ارزش برای کسب و کارها است. اما نکته ی مهم راجع به این روش رعایت اصول اخلاقی است.
بازاریابی خیابانی (Street marketing)
بازاریابی خیابانی به انجام تبلیغات محصولات به روشی غیر متعارف در اماکن عمومی گفته می شود. در واقع این یک روش عالی برای جلب توجه و تقویت تصویر برند می باشد.
بازاریابی همزمان (Synchro marketing)
شرکتی را فرض کنید که محصولات مرتبط با استخر شنا می فروشد. در طول فصل زمستان قاعدتاً این شرکت فروشی چندانی ندارد اما این کمی در فصل تابستان جبران می شود و در واقع مورد هجوم قرار می گیرند.
تقاضای نامنظم برای کسب و کارها مسئله ی مهمی برای ایشان است، چرا که فرایند تخمین درآمد را سخت می سازد. اما این روش بازاریابی به شرکت ها کمک می کند تا تقاضا در فصل های نزول را افزایش دهد و با بکارگیری روش رزرو به تعادل برسند.
بازاریابی هدفمند (Targeted marketing)
این روش بازاریابی به شدت بر مخاطبین تعریف شده و مشخص متمرکز است. هدف اصلی کمپین های تبلیغاتی این تاکتیک به طرز چشم گیری به توانایی دستیابی به آن دسته از مشتریان بالقوه، بستگی دارد.
بازاریابی فنی (Technical marketing)
بازاریابی فنی بازاریابی است که بر روی مشخصات و ویژگی های اصلی یک محصول متمرکز باشد.
عموماً، در فرایند بازاریابی نباید از اطلاعات و اصطلاحات فنی یک کالا استفاده شود. اما باید متذکر شد که این روش بازاریابی اغلب برای افرادی که از اطلاعات پایه ای و فنی کالا آگاه هستند، بکار گرفته می شود.
بازاریابی تلفنی (Telemarketing)
تماس های رسمی که با افراد گرفته شده و در طول آن، کالا و یا خدمتی به آن ها معرفی می شود؛ بازاریابی تلفنی است که نوعی از بازاریابی مستقیم (Direct marketing) است.
این در حالی است که اغلب مردم تمایلی به دریافت چنین تماس هایی ندارند، بنابراین تسلط بر این روش بسیار دشوار است.
بازاریابی آزمون محور (Test-driven marketing)
این روش بر پایه ی نتایج حاصل از آزمون عمل می کند، به این ترتیب که با توجه به نتایج به دست آمده سعی در متقاعد سازی مشتری برای خرید محصول و یا خدمت دارد. در واقع ایده ی این تاکتیک این است که یک کسب و کار می بایست تلاش کند و تمامی مشکلات و اعتراضات احتمالی در مورد محصول و یا خدمت را شناسایی کند.
سپس، آن ها می بایست آزمایشات مختلفی انجام دهند و از عناصر گوناگون برای معرفی و اثبات ویژگی های محصول و یا خدمت استفاده کنند.
در این حالت است که می توان به جد گفت که فروش این کسب و کار افزایش می یابد.
بازاریابی زمان (Time marketing)
این روش بازاریابی عبارت است از بازاریابی یک کالا یا خدمت در یک نقطه و یا بازه ی زمانی خاص.
به طور کلی موفقیت و یا عدم موفقیت یک محصول در بازار وابسته به زمانی است که صاحبان کسب و کار تصمیم به معرفی آن می گیرند. از این روی کمپین های بازاریابی زمان، هنگامی موفق عمل می کنند که به طور منطقی برنامه ریزی شده و از نتایج بررسی های زمانی برای انجام فرایند زمان بندی استفاده شده باشد.
بازاریابی تجاری (Trade marketing)
به هر روش بازاریابی که تولید کنندگان از آن برای معرفی محصول خود استفاده کرده و آن ها را در عرضه و در نهایت فروش کالا یاری کند، بازاریابی تجاری گفته می شود. به طور کلی هدف بازاریابی تجاری، مشتریان، خرده فروشان، عمده فروشان، توزیع کنندگان و غیره و یا ترکیب این گروه ها است.
بازاریابی سنتی (Traditional marketing)
هر روش بازاریابی که از گذشته به یادگار مانده است در این دسته قرار می گیرد.
بازاریابی تراکنشی (Transactional marketing)
این روش بازاریابی به جای ایجاد ارتباط با مشتری و حفط آن، بیشتر بر افزایش کارایی و حجم فروش فردی متمرکز است.
افزایش حجم فروش به نظر ایده ی جالی است اما این روش بازاریابی بسیار عمومی و غیر شخصی عمل می کند؛ به همین خاطر مسئله ی طول عمر این افزایش پیش می آید و باعث می شود این روش در زیرمجموعه ی روش های با بازده طولانی مدت قرار نگیرد.
بازاریابی مخفی (Undercover marketing)
به طور کلی در این روش با دسیسه چینی نظر افراد به کالا جلب می شود. در واقع این روش به گونه ای طراحی شده است تا حس کنجکاوی افراد را برانگیخته و آن ها را به کسب اطلاعات بیشتر سوق دهد.
به بیان ساده تر، هنگامی که اطلاعات به صورت نیمه کاره در اختیار مشتریان قرار می گیرد، آن ها برای کسب اطلاعات کامل تر وارد بازی شده و در تعامل بیشتری با صاحبان کسب و کار قرار می گیرد. در نتیجه احتمال فروش محصول و یا خدمت افزایش می یابد.
بازاریابی از طریق تولید محتوا توسط کاربر (User-generated marketing)
این روش بازاریابی است که به مصرف کننده اجازه می دهد در کمپین های تبلیغاتی مشارکت داشته باشند.
در واقع این روش علاوه بر ایجاد یک تجربه ی تعاملی و جذاب تر برای مخاطبان هدف، تمرین بهبود روابط عمومی نیز هست. همچنین این یک روش مقرون به صرفه است که امکان تبدیل کسب و کار به برند را نیز فراهم می کند.
بازاریابی عمودی (Vertical marketing)
بازاریابی عمودی یک بازار ویژه و خاص است. به بیان دیگر هدف این روش بازاریابی تنها گروهی از افراد خاص می باشد.
بازاریابی از طریق ویدئو (Video marketing)
استفاده از ویدئو و فیلم برای تبلیغ محصولات را بازاریابی ویدئویی می گویند.
این روش بازاریابی به دلایل مختلفی در دنیای امروز کارآمد است. این دلایل عبارتند از: علاقه ی مردم به تماشای فیلم و پیشرفت فناوری که تماشای فیلم را برای همگان راحت تر کرده است.
بازاریابی ویروسی (Viral marketing)
این روش بازاریابی به عمل پخش یک پیام از طریق شبکه ی رسانه های اجتماعی گفته می شود. در واقع هدف این روش افزایش سطح آگاهی از برند به صورت سریع است.
به طور کلی کمپین های تبلیغاتی این روش دوام زیادی ندارند، اما می توانند بسیار مؤثر عمل کنند.
بازاریابی صوتی(Voice marketing)
این روش بازاریابی بر اساس تأثیرگذاری توناژ صدا بر مشتریان برای به حداکثر رساندن فروش عمل می کند. به طور کلی نحوه صحبت یک شرکت با مشتریان خود به اندازه ی کالایی که تصمیم به فروش دارد، مهم است.
یک شرکت می تواند محصول فوق العاده ای داشته باشد، اما اگر در فرایند برقراری ارتباط با مشتریان خود به درستی عمل نکند، باعث می شود که همه چیز با شکست روبه رو شود.
بازاریابی از طریق تبلیغات دهان به دهان (Word-of-mouth marketing)
این روش بازاریابی زمانی اتفاق می افتد که مشتریان از محصول خریداری شده راضی بوده و آن را به سایرین پیشنهاد می کنند.
به عنوان مثال نظرات کاربران در وب سایت Tripadvisor، مثال خوبی برای این روش می باشد.
بازاریابی جوانان (Youth marketing)
این روش بازاریابی به طور مستقیم جوانان را مد نظر قرار می دهد.
همان طور که مشاهده نمودید، فهرست طولانی از روش های مختلف بازاریابی وجود دارد که بنا به نوع کسب و کار، صاحبان مشاغل امکان طرح استراتژی و به فراخور آن انتخاب یک و یا ترکیبی از این روش ها را دارند.
گفتنی است روش های بازاریابی به این فهرست ختم نمی شود و روزانه روش های جدیدی در حال آزمون و خطا است.
از این روی این فهرست بسته نمی شود و با ظهور روش های جدید، در این بخش به شما معرفی می گردد.
منابع:
Barone, A. (2019). Marketing Strategy. Retrieved From: https://www.investopedia.com/terms/m/marketing-strategy.asp
Kotler, P. & Armstrong, G. (2018). Principles of marketing. Hoboken: Pearson Higher Education.
Splash. (N.D). A whopping 163 types of marketing described and demystified. Retrieved From: https://www.splashcopywriters.com/blog/types-of-marketing
Twin, A. (2020). Marketing. Retrieved From: https://www.investopedia.com/terms/m/marketing.asp
دیدگاه شما