معرفی کتاب راه و رسم مربیگری

معرفی کتاب راه و رسم مربیگری _ کتابی که امروز می خوام معرفی کنم the coaching habit هست که نشر آریانا قلم آن را به نام «راه و رسم مربیگری» و نشر «نوین» آن را به نام «عادت مربیگری» ترجمه کرده است.

می‌توانم بگویم این کتاب یکی از درجه یک‌ترین و عالی‌ترین کتاب‌هایی است که درزمینهٔ کوچینگ خوانده‌ام و به نظرم محتوای آن ارزش میلیون دلاری دارد.

البته بازار هم به این کتاب روی خوش نشان داده و مدت‌های خیلی زیادی در کل دنیا پرفروش‌ترین بوده است. من به‌شخصه کتاب نشر آریانا قلم با ترجمه سهند حمزه‌ای را خواندم و از کیفیت اش بسیار راضی بودم درباره ترجمه نشر نوین هم اطلاعی ندارم اما می‌دانم که نشر باکیفیتی هستند.

آریانا قلم ابتکاری که به خرج داده این بوده که ۱۶ فیلم مرتبط با کتاب را هم ترجمه و دوبله کرده و رایگان در سایت هم آموز منتشر کرده است.

عصاره بهترین کتاب کوچینگ دنیا

نام کتاب: راه و رسم مربیگری، کمتر حرف بزنید، بیشتر بپرسید و روش رهبریتان را برای همیشه تغییر دهید.

نویسنده مایکل بانگی استانیر Michael Bungay Stanier
مترجم: سهند حمزه‌ای
لینک خرید کتاب فیزیکی راه و رسم مربیگری: انتشارات آریانا قلم
تعداد صفحات: ۱۹۰ ص
کیفیت ترجمه: عالی

خوشبختانه این کتاب از یک‌ طرف، به تحقیق‌های علمی پشت‌گرم است، و از طرف دیگر، سرشار از فن‌های عملی و دم‌دستی کوچینگ است. این کتاب هفت پرسش و ابزارهایی در اختیارتان می‌گذارد تا با استفاده روزمره از آن‌ها کمتر کارکنید و اثرگذارتر باشید.

مرور ایده‌های کتاب راه و رسم مربیگری، مایکل بانگی استانیر

در این کتاب با معرفی ۷ سؤال میلیون دلاری به شما یاد می‌دهد چگونه کمتر حرف بزنید و بیشتر و بهتر بپرسید.

۷ پرسش فوق‌العاده قدرتمند کتاب راه و رسم مربیگری

1. پرسش آغازین: «به چی فکر می‌کنید؟»
2. قدرتمندترین پرسش کوچینگ دنیا: «دیگه چی؟»
3. پرسش کانونی: «مشکل اصلی شما الآن چیه؟»
4. پرسش بنیادی: «شما چه می‌خواهید؟»
5. پرسش تنبل: «چطور می‌توانم کمک کنم؟»
6. پرسش استراتژیک: «اگر پاسخ مثبت به این می‌دهید به چه چیزی پاسخ منفی می‌دهید؟»
7. پرسش یادگیری: «چه چیزی بیشتر از همه برایتان مفید بود؟»

این پرسش‌ها در برابر کارمندانتان، مشتریانتان، همکارانتان، روسا و حتی فرزندان نوجوان و همسرتان کار می‌کنند.

خلاصه کتاب راه و رسم مربیگری

«پرسش آغازین»روشی برای شروع هر مکالمه است به‌طوری‌که هم متمرکز و هم باز باشد. «دیگه چی» بهترین سؤال مربیگری دنیاست و در حکم یک «ابزار خود مدیریتی» و تقویت شش پرسش دیگر این کتاب عمل می‌کند. «پرسش کانونی» و «پرسش بنیادی» برای رسیدن به عمق مشکل است تا توجهتان را به آنچه واقعاً مهم است، معطوف کنید. «پرسش تنبل» در وقتتان صرفه‌جویی می‌کند. درحالی‌که «پرسش استراتژیک» در وقت همکارانتان صرفه‌جویی می‌کند و «پرسش یادگیری» که همراه با «پرسش آغازین» مقدمه و مؤخره کوچینگ را تشکیل می‌دهد اطمینان می‌دهد دیگران از تعامل با شما احساس سودمندی می‌کنند.

کانونی‌ترین حکمت کوچینگ در چهار کلمه زیر خلاصه‌شده است: Say less ask more

تغییر رفتار به‌ظاهر ساده «کمی کمتر نصیحت کردن و چند تا سؤال بیشتر کردن» به‌طور عجیبی سخت است شما سال‌ها به نصیحت کردن پرداخته‌اید و بابت آن تشویق و تحسین‌شده‌اید. این‌طور به نظر می‌رسد که «خلق ارزش» می‌کنید و بابت سامان دادن به اوضاع پاداش، دریافت کرده‌اید.

از طرفی وقتی شما سؤال می‌کنید شاید در اینکه مفید باشید احساس تردید کنید. مکالمه ممکن است کندتر به نظر برسد و گمان کنید شالوده مکالمه تا حدودی از دستتان خارج‌شده است و درواقع همین‌طور هم هست به آن می‌گوییم توانمندسازی؛

اما آن‌قدرها هم سخت نیست جدی می‌گویم تجربه آموزش کوچینگ به بیش از ۱۰ هزار مدیر پرمشغله به من نشان داد که مربیگری ساده است و این ۷ پرسش اساسی بیشتر کار را به شما یاد می‌دهد و همچنین شما می‌توانید یک نفر را در کمتر از ۱۰ دقیقه لیزر کوچینگ کنید.

تصور مردم از لحظه اکتشاف درواقع کشف پرسش است.

«جوناس سالک»
(ویروس شناس آمریکایی که اولین واکسن فلج اطفال را کشف کرد.)

روش بکارگیری 7 پرسش در زندگی

قبل از اینکه سراغ تشریح هفت پرسش برویم می‌خواهیم روند کاربرد آن‌ها را در زندگی یاد بگیریم، زیرا اگر ابزار مناسبی داشته باشیم و نتوانیم استفاده کنیم به هیچ دردی نمی‌خورد.شما باید عادت جدیدتان را باید به‌صورت خرده عادت تعریف کنید به‌طوری‌که انجام دادنش کمتر از ۶۰ ثانیه وقت بگیرد و خوشبختانه طرح هرکدام از این پرسش‌ها کمتر از ۶۰ ثانیه وقت می‌گیرد. سادگی این فرایند هرگز به معنای آسان بودن آن نیست و اگر ندانید چطور از نظریه‌ای در عمل استفاده کنید آن نظریه به درد نمی‌خورد پس قبل از اینکه بفهمیم چه چیز را تغییر بدهیم باید بدانیم چطور تغییر کنیم.

لطفاً در نامه بعدی‌ات من را نصیحت‌کن قول می‌دهم از آن پیروی نکنم.

(ادنا سنت وینسنت میلی برنده جایزه پولیتزر.)

یکی از قوانین تغییر:

به‌محض اینکه سراغ کار جدیدی می‌روید به مقاومت برمی‌خورید.

پیدا کردن پلاک در آدرس اشتباه

بسیاری از اوقات در کوچینگ، کوچ‌های بی‌تجربه فکر می‌کنند که صورت‌مسئله را درست فهمیده‌اند و در پی حل آن می‌آیند اما درواقع مسئله را اشتباه تشخیص داده‌اند آن‌ها دارند مسئله را حل می‌کنند اما آدرس را اشتباه رفته‌اند در چنین شرایطی هرقدر هم که دنبال پلاک بگردید پیدایش نمی‌کنید.

پرسش آغازین: به چی فکر می‌کنید؟

این سؤال روش بی‌نقصی برای باز کردن سر صحبت است به‌طوری‌که سریعاً به مکالمه واقعی تبدیل می‌شود. در این سؤال اعتدال نسبی و ظرافت خاصی دارد که نه خیلی آزاد و کلی و نه خیلی بسته و محدود است.

آزاد بودن سؤال آدم‌ها را ترغیب می‌کند سراغ اصل موضوع بروند و مهم‌ترین مطالبشان را در میان بگذارند. این سؤالی است که می‌گوید بیایید درباره مهم‌ترین چیزها صحبت کنیم.

پاسخ‌ها اتاق‌های بسته‌اند و پرسش‌ها درهای بازی‌اند که ما را به داخل دعوت می‌کنند.

کوچینگ به‌قصد عملکرد در برابر کوچینگ به‌قصد پرورش

بعضی از مؤسسات بین مربیگری به‌قصد عملکرد با مربیگری به‌قصد پرورش فرق قائل می‌شوند.مربیگری به‌قصد عملکرد درباره پرداختن و سروسامان دادن به معضل یا چالش به خصوصی است.فعل خاموش کردن آتش است یا دامن زدن به آتش یا زیر خاکستر کردن آتش.امور روزمره است و صدالبته مهم و ضروری.کوچینگ به‌قصد پرورش توجه را از مسئله برمی‌گرداند و به شخص درگیر با مسئله معطوف می‌کند کسی که آتش را کنترل می‌کند. این مکالمه نادرتر و به طرز چشمگیری پرنفوذتر است.

اگر از شما بخواهند زمانی را به یادآورید که شخصی شما را هدایت کرد به‌طوری‌که ماندگار و موجب تغییر شد شرط می‌بندم آن مکالمه مربیگری به‌قصد پرورش بوده است تمرکز به‌جای صرفاً رفع‌ورجوع کار بر دعوت در جهت یادگیری، پیشرفت و رشد بوده است.

ما چیزی هستیم که به آن توجه می‌کنیم.

«به چی فکر می‌کنید» پرسش فیس‌بوک است یا حداقل پرسش فیس بوک بود و بعد از مدتی از نشانگر فیس‌بوک حذف شد و دوباره خیلی زود به پرسش فیس‌بوک تبدیل شد. حدس می‌زنم «مارک زاکربرگ» و گروهش فهمیدند که این سؤال بهترین چیز ممکن بود بنابراین به چی فکر می‌کنید پرسشی است که روزانه ده‌ها میلیون نفر از آن برای اشاره به تعاملات و نظراتشان استفاده می‌کنند.

از حقایق اساسی عصب‌شناسی این راز است که ما چیزی هستیم که به آن توجه می‌کنیم اگر آگاهانه تمرکز کنیم که چه بسیار خوب است اما اگر سهواً پریشان یا حواس‌پرت باشیم هزینه آن را پرداخت خواهیم کرد. هنگام پرسیدن سؤال‌هایتان اگر به مقدمه‌چینی احتیاج دارید عبارت «از سر کنجکاوی» را امتحان کنید این عبارت از سنگینی هر سؤالی کم می‌کند و پرسش و پاسخ را راحت‌تر می‌کند.

کوچینگ اثربخش

پرسش «دیگه چی» بهترین پرسش کوچینگ دنیاست.

این پرسش آن‌قدر خوب است که ما در عمل به فکر افتادیم آن را به‌عنوان بهترین پرسش کوچینگ دنیا ثبت تجاری کنیم! شاید در ظاهر ناقابل به نظر برسد، دو کلمه بی‌اهمیت؛ اما قدرت این دو کلمه شگفت‌انگیز است بدون تلاش خیلی زیاد از آب کره می‌گیرد. شناخت بیشتر، درک بیشتر، خودآگاهی بیشتر، فرصت‌های بیشتر و گزینه‌های بیشتر خلق می‌کند.

سه دلیل برای این اثرگذاری وجود دارد.

۱. انتخاب‌های بیشتر می‌تواند منجر به تصمیم‌گیری بهتر شود.

۲. با این پرسش شما خودتان را مهار می‌کنید.

۳. با این پرسش شما برای خودتان وقت بیشتری می‌خرید.

اولین جوابی که کسی به شما می‌دهد تقریباً هیچ‌وقت تنها جوابش نیست و به‌ندرت بهترین جوابش است.

تحقیقات نشان می‌دهد، در ۷۱ درصد از تصمیم‌ها فقط دو گزینه برای انتخاب وجود داشت. خیلی ساده این بود که: باید این کار را بکنیم یا نکنیم؟ اما در تصمیم‌هایی که انتخاب‌های بیشتری داشتند نرخ موفقیت عجیب بود مثلاً اگر فقط یک انتخاب دیگر اضافه کنیم چه می‌شود آیا باید این کار را بکنیم یا آن‌یکی یا هیچ‌کدام؟ نتایج تکان‌دهنده بود وجود حداقل یک انتخاب دیگر نرخ شکست را تقریباً به نصف کاهش داد. وقتی «دیگه چی» را به کار می‌برید گزینه‌های بیشتر و بعضاً بهتری به دست می‌آورید گزینه‌های بهتر به تصمیم‌های بهتر منجر می‌شود تصمیم‌های بهتر موفقیت بیشتری به ارمغان می‌آورد.

اما چند نکته درباره سؤال دیگه چی

درست است که سوال فوق‌العاده برای استفاده دم‌دستی دارید ولی دلیل نمی‌شود که با پرسیدن آن دچار روزمرگی شوید از سؤالات دیگر هم استفاده کنید.

این سؤال جادویی را حداقل سه بار و حداکثر ۵، ۶ بار در طول یک مکالمه استفاده کنید. مردم معمولاً از این سؤال خیلی کم استفاده می‌کنند اگر در مرحله‌ای از مکالمه طرف مقابل به شما می‌گوید هیچ‌چیز دیگه ای نیست در واکنش منطقی به این موقعیت، ضربان قلب تند می‌شود و کمی مضطرب می‌شوید این واکنش را به نشانه موفقیت قلمداد کنید.

هیچ‌چیز دیگری نیست جوابی است که شما باید به دنبالش می‌بودید یعنی شما به پایان این پرس‌وجو رسیده‌اید نفس راحتی بکشید برای خودتان نوشابه باز کنید و سراغ سؤال دیگری بروید.

دیگه چی خیلی خوب جواب می‌دهد چون افراد را وادار می‌کند پی‌درپی گزینه رو کنند و شما را ساکت نگه می‌دارد.

بپرهیزید از نصیحت کردنی که آخر جمله علامت سؤال بگذارید.

بسیاری از کوچ‌ها درعین‌حال که سؤال می‌پرسند در وجودشان اطمینان دارند که راه‌حل مشکل موردبحث را می‌دانند لذا در «سؤال جعلی» کردن به استادی رسیده‌اند.

نمونه‌ای از پرسش‌های جعلی را ببینید:

«به این فکر کرده‌اید که …؟»

«نظرتان درباره ….. چیست؟»

«توجه کرده بودید که …..؟»

این‌ها همان نصیحت است که علامت‌سوال به آخر آن چسبانده شده است.

بپرهیزید از نصیحت کردنی که آخر جمله علامت سؤال بگذارید.

این سؤال به‌حساب نمی‌آید اگر ایده‌ای به ذهنتان خطور کرده است صبر کنید، بپرسید: «دیگه چی؟»

و اغلب می‌بینید که آن شخص به همان ایده‌ای می‌رسد که ذهن شما را قلقلک می‌داد و اگر نرسید حالا نظرتان را بیان کنید در قالب یک نظر نه با ظاهر سؤالی جعلی.

بر روی مشکل اصلی تمرکز کنید نه مشکل اول.

باید جلوی خودتان را بگیرید تا در اولین مشکلی که مطرح می‌شود گیر نکنید.

وقتی مردم نزد شما درباره مسئله موجود شروع به صحبت می‌کنند لازم است بدانید چیزی که نزدتان مطرح می‌کنند به‌ندرت مشکل واقعی است.

مراقب باشید روی مسئله اشتباهی کار نکنید درواقع مشکل اشتباه را حل نکنید.

پرسش های موثر در کوچینگ

«دیگه چی؟» دو کلمه قدرتمند در کوچینگ

پرسش کانونی: مشکل اصلی شما الآن چیست.

وقتی این سؤال جامع را می‌پرسید به‌طور تلویحی می‌گویید تعدادی مشکل وجود دارد و شما باید یکی را که مهم‌تر از همه است انتخاب کنید این باعث می‌شود افراد عمیق‌تر فکر کنند. کلمه «شما» سؤال را به مخاطبتان سنجاق می‌کند. این کلمه سؤال را شخصی نگه می‌دارد و طرف صحبتتان را مجبور می‌کند تا با مشکل اش دست‌وپنجه نرم کند.

عملیات ساده افزودن کلمه «شما» به هر تعداد بیشتر از سؤال‌ها تکنیک روزانه‌ای است برای اینکه مکالمه را بیشتر «پرورش محور» کنید تا «عملکرد محور» البته در هر حال مشکلات حل‌وفصل می‌شوند اما باوجود کلمه شما معمولاً بینش شخصی اضافه‌ای به وجود می‌آید و همراه با آن رشد و ظرفیت بیشتری ایجاد خواهد شد.

هر سؤالی با اضافه کردن «دیگه چی» بهتر می‌شود.

اثرگذاری خیلی خوب پرسش کانونی تاحدی به کلمه شما مربوط می‌شود.

تحقیقی در سال ۱۹۹۷ شامل مجموعه کمابیش پیچیده‌ای از مسئله‌های ریاضی بر تأثیر استفاده از کلمه شما در صورت سؤال ریاضی پرداخت. محققان دریافتند وقتی از کلمه شما در صورت سؤال استفاده می‌شد نیاز کمتری به تکرار سؤال‌ها بود و مثال‌ها در مدت کوتاه‌تر و با دقت بیشتری حل می‌شدند.

می‌توانید همین مفهوم را بگیرید و به تمام سؤال‌های که از مردم می‌کنید اضافه کنید.

افزودن شما به پرسش‌ها به مردم کمک می‌کند سریع‌تر و دقیق‌تر از جواب‌ها سر دربیاورند.

در حین مکالمه از پرسیدن سوا لاتی که با چرا شروع می‌شوند خودداری کنید زیرا آن‌ها را در موضع تدافعی قرار می‌دهید همیشه سراغ سؤال‌هایی بروید که با چه همراه‌اند و از سؤال‌هایی که با چرا شروع می‌شوند دوری‌کنید.

پرسش بنیادی: شما واقعاً چه می‌خواهید.

این پرسش معمولاً آدم را در جایش خشک می‌کند.

اسم این سؤال را گذاشتم پرسش ماهی قرمز زیرا اغلب اوقات پاسخ را به زور می‌گیرد. چشمهای از حدقه در آمده و دهانی که همین‌طور باز و بسته می‌شود ولی صدایی از آن درنمی‌آید، چرا پاسخ به این سؤال این‌قدر سخت است بعضی وقت‌ها ما واقعاً نمی‌دانیم چه می‌خواهیم حتی اگر جواب ابتدایی و دم دست داشته باشیم پرسش «شما واقعاً چه می‌خواهید» معمولاً آدم را درجایش خشک می‌کند هرچند که خواسته‌تان را دقیق و کامل بدانید خیلی وقت‌ها مطرح کردن آن سخت است.

مغز شما ۵ بار در ثانیه محیط اطرافتان را زیر نظر می‌گیرد و از خود می‌پرسد آیا اینجا ایمن است یا خطرناک است؟

بنا به دلایل تکاملی بدیهی ما به خطرناک پنداشتن موقعیت‌ها جهت‌گیری داریم شاید درست نباشد ولی در طول تکامل نوع بشر راهبرد موفق بقا این بوده است که «ایمن بودن بهتر از پشیمانی است» به‌عبارت‌دیگر اگر از موقعیتی مطمئن نیستید به‌طور پیش‌فرض آن را ناامن تلقی می‌کنید و شروع می‌کنید به عقب‌نشینی.

تنها مشکل بزرگ در ارتباطات این توهم است که ارتباط شکل‌گرفته است جرج برنارد شاو

سکوت در کوچینگ معیار موفقیت است.

وقتی فردی را کوچ می‌کنید بعضی وقت‌ها سکوت چندثانیه‌ای طنین‌انداز می‌شود حدود ۳ یا ۴ ثانیه این سکوت نشانه این است که مخاطب دارد فکر می‌کند، دنبال جواب می‌گردد، مسیرهای عصبی جدید می‌سازد و با این کار ظرفیت و توانمندی‌هایش را بیشتر می‌کند. زبانتان را گاز بگیرید و سکوت را پر نکنید. در این شرایط لطفاً سؤال دیگری نپرسید حتی همان سؤالتان را به روش دیگر هم نپرسید، هیچ حرفی نزنید و به سکوت ادامه بدهید.

می‌دانم که سخت است بااین‌حال مطمئنم این کار فضا برای یادگیری و بینش ایجاد می‌کند.

پرسش تنبل: چگونه می‌توانم کمک کنم

قدرت چطور می‌توانم کمک کنم دوگانه است اول مراجعتان را مجبور می‌کنید درخواستش را صریح و شفاف مطرح کند و این به نفع خودش است دوم مانع شما می‌شود که گمان کنید می‌دانید چطور به بهترین نحو کمک کنید و دست‌به‌کار شوید این رفتار کلاسیک منجی است.

این پرسش ابزار خود مدیریتی برای کنجکاو و تنبل نگه‌داشتن شماست در روز وقت بسیاری را صرف انجام دادن کارهایی می‌کنید که به گمانتان آدم‌ها از شما می‌خواهند انجام دهید بعضی وقت‌ها کلاً در اشتباهید ولی این بدترین حالت نیست چون‌که نسبتاً سریع رفع‌ورجوع می‌شود. خطرناک‌تر وقتی است که شما فقط اندکی اشتباه می‌کنید این موقعی است که شما کاری را که آن‌ها می‌خواهند انجام می‌دهید ولی نه دقیقاً آن‌طور که سودمند باشد و نه آن‌قدر اشتباه که کسی جلوی شما را بگیرد.

شما چه چیزی از من می‌خواهید روایت صریح‌تر چطور می‌توانم کمک کنم است. این سؤال مکالمه را عریان می‌کند تا اصل بحث درک شود.

اثرگذاری شما چه چیزی از من می‌خواهید تا حد زیادی به لحن صدای سؤال وابسته است.

روش تعدیل این سؤال مثل همه سؤال‌ها این است که از عبارت «از روی کنجکاوی» استفاده کنید این عبارت باعث می‌شود به‌جای اینکه سؤال احتمالاً بازجویی به نظر برسد شکل پرس و جوی متین‌تری به خود بگیرد.

اصطلاحات دیگری که ممکن است اثر تعدیلی مشابهی بر روی سؤال‌ها داشته باشند عبارت‌اند از: «صرفاً جهت اطلاع من…»

یا

«برای اینکه کمک کنید من بهتر متوجه شوم…»

یا حتی «برای اینکه مطمئن شویم من درست فهمیده‌ام…»

سریع رفتم سراغ حال و هوای کمک کردن و اقدام و عمل همان عادت قدیمی است که باید ترک کنید

پرسش استراتژیک اگر پاسخ مثبت به این می‌دهید به چه چیزی پاسخ منفی می‌دهید؟
جوهرهٔ استراتژی انتخاب کارهایی است که نباید بکنید.

پرمشغله بودن نشانه موفقیت نیست.

بین کار خوب و کار عالی تفاوت وجود دارد افراد و سازمان‌ها باید کار خوب کمتر و کار عالی بیشتری انجام دهند.

اگر پاسخ مثبت به این می‌دهید به چه چیزی پاسخ منفی می‌دهید؟ اهمیت این سؤال بیشتر از چیزی است که به نظر می‌رسد اگر به این قرار ملاقات پاسخ مثبت بدهید به فعالیت دیگری که با آن قرار ملاقات هم‌زمان است پاسخ منفی می‌دهید

پاسخ‌هایی را که می‌گیرید اعلام وصول کنید
پاسخ طرف مقابل را قبل از اینکه باعجله سراغ دیگه چی بعدی بروید اعلام وصول کنید.

لازم نیست زیاد حرف بزنید قرار نیست درباره مردم قضاوت کنید قرار است تشویقشان کنید و به آن‌ها بفهمانید که به حرف‌هایشان گوش دادید.

بعضی از پاسخ‌های برگزیده من عبارت‌اند از: فوق‌العاده است.

متوجه هستم.

بسیار خوب.

عالی.

بله خوب است.

آهان.

پرسش یادگیری: چه چیزی بیشتر از همه برایتان مفید بود؟

مکالمه را چطور تمام کنید تا نابغه به نظر برسید.

چه چیزی بیشتر از همه برایتان مفید بود پرسش پرمایه و مثبتی برای خاتمه مکالمه است.

آدم‌ها درواقع با شنیدن توضیحات شما یاد نمی‌گیرند حتی با انجام دادن کاری مشخص هم درواقع یاد نمی‌گیرند، فقط وقتی‌که فرصت کنند رویدادها را به یادآورند و پیش خود مرور کنند شریان‌های عصبی شکل می‌گیرد و آن‌ها شروع می‌کنند به یادگرفتن.

بازیابی کنید تا یاد بگیرید بازیابی نوعی تمرین است و راه را برای یادگیری عمیق باز می‌کند.

پرسش یادگیری چه چیزی بیشتر از همه برایتان مفید بود.

پرسش های موثر در کوچینگ

این پرسش به ۶ دلیل بسیار قدرتمند است.
یک. فرض می‌کند مکالمه مفید بوده است.

دو. از افراد می‌خواهد شاخص‌ترین چیزی را مشخص کند که بیشتر از همه به دردشان می‌خورد.

این پرسش به‌طورمعمول شخص را وادار می‌کند بر روی یک یا دو نتیجه کلیدی مکالمه تمرکز کند.

سه. موضوع را شخصی می‌کند با افزودن «برایتان» پرسش از انتزاعی به شخصی و از مفعولی به فاعلی تبدیل می‌شود.

چهار. به شما بازخورد می‌دهد به پاسخی که می‌گیرید گوش کنید زیرا نه‌تنها برای «مراجع» بلکه برای شما هم مفید است.

پنج. یادگیری است و نه قضاوت.

متوجه هستید که نمی‌پرسید «آیا مفید بود» این سؤال به جواب بله/خیر منجر می‌شود و بینش ایجاد نمی‌کند، صرفاً منجر به بروز قضاوت می‌شود. چه چیزی بیشتر از همه مفید بود افراد را وادار می‌کند از مکالمه ارزش استخراج کنند.

شش. به افراد خاطرنشان می‌شود که شما چقدر برایشان مفید هستید.

اگر می‌خواهید غنای مکالمه را از این هم بیشتر کنید و رابطه مستحکم‌تری بسازید نظر خودتان را هم در مورد اینکه در تبادل فوق چه چیزی بیش از همه مفید بوده بگویید.

در پایان:

رمز موفقیت در پرورش عادت کنجکاوی است. تغییر رفتاری که بیشتر از هر چیزی به کارتان می‌آید فقط این است مقداری نصیحت کمتر مقداری کنجکاوی بیشتر.

اگر موفق شوید فقط این ۷ پرسش اساسی را به کلکسیون مدیریت و مکالمه روزمره‌تان اضافه کنید کمتر کار می‌کنید و اثرگذاری بیشتری خواهید داشت.

 

منبع

Mr.Ostad

دیدگاه شما